Enviar pesquisa
Carregar
خطبه های آتشین
•
0 gostou
•
193 visualizações
AghighFamily
Seguir
...
Leia menos
Leia mais
Arte e fotografia
Denunciar
Compartilhar
Denunciar
Compartilhar
1 de 65
Baixar agora
Baixar para ler offline
Recomendados
صدایی که ماند
صدایی که ماند
AghighFamily
ماهنامه ادبی «انجمن غزل» شماره هشت-شهریور1393
ماهنامه ادبی «انجمن غزل» شماره هشت-شهریور1393
shahabsalimian
حضرت عايشه صديقه رض
حضرت عايشه صديقه رض
wealthyman
شناخت اقلیت دینی
شناخت اقلیت دینی
Hossein Abbasi
Sajadinexad
Sajadinexad
Zahra Sarfarazi
Meshkat5
Meshkat5
ghghghghgh
زندگی به سبک ماه
زندگی به سبک ماه
AghighFamily
نگین فیروزه ای
نگین فیروزه ای
AghighFamily
Recomendados
صدایی که ماند
صدایی که ماند
AghighFamily
ماهنامه ادبی «انجمن غزل» شماره هشت-شهریور1393
ماهنامه ادبی «انجمن غزل» شماره هشت-شهریور1393
shahabsalimian
حضرت عايشه صديقه رض
حضرت عايشه صديقه رض
wealthyman
شناخت اقلیت دینی
شناخت اقلیت دینی
Hossein Abbasi
Sajadinexad
Sajadinexad
Zahra Sarfarazi
Meshkat5
Meshkat5
ghghghghgh
زندگی به سبک ماه
زندگی به سبک ماه
AghighFamily
نگین فیروزه ای
نگین فیروزه ای
AghighFamily
آرامش بهاری
آرامش بهاری
AghighFamily
لحظه انتخاب
لحظه انتخاب
AghighFamily
لحظه انتخاب
لحظه انتخاب
rocpina
حضور کریم صلی الله علیہ وسلم اور تخلیق کائنات
حضور کریم صلی الله علیہ وسلم اور تخلیق کائنات
maqsood hasni
جلوگیری از چشم بد
جلوگیری از چشم بد
Dr Fereidoun Dejahang
انگیزه ها
انگیزه ها
AghighFamily
Haramsaye ghazafi
Haramsaye ghazafi
Ketabweb
٭امام علی(ع) ایک بہترین نمونۂ حیات٭
٭امام علی(ع) ایک بہترین نمونۂ حیات٭
Jafferia Students Organization Pakistan Hyderabad Division
Mirza tameezuddin
Mirza tameezuddin
Faizan Qaisar
Pashto - The Gospel of the Birth of Mary.pdf
Pashto - The Gospel of the Birth of Mary.pdf
Filipino Tracts and Literature Society Inc.
Presentation2.pptx
Presentation2.pptx
MUmarMuavia
شکنجه و اعدام و سرکوب
شکنجه و اعدام و سرکوب
AnwarkhanMalik
سرنگونی
سرنگونی
AnwarkhanMalik
سرنگونی
سرنگونی
AnwarkhanMalik
قتل عام ۶۷
قتل عام ۶۷
MohammadRizwan126
46th special persian carpet magazine summer 2016
46th special persian carpet magazine summer 2016
IFSMG
قاف۳
قاف۳
AghighFamily
کتاب علما و انس
کتاب علما و انس
AghighFamily
شجرہ عالیہ حضور کریم
شجرہ عالیہ حضور کریم
maqsood hasni
حوالی ظهر
حوالی ظهر
AghighFamily
بودن یا نبودن
بودن یا نبودن
AghighFamily
لحظه هدایت
لحظه هدایت
AghighFamily
Mais conteúdo relacionado
Semelhante a خطبه های آتشین
آرامش بهاری
آرامش بهاری
AghighFamily
لحظه انتخاب
لحظه انتخاب
AghighFamily
لحظه انتخاب
لحظه انتخاب
rocpina
حضور کریم صلی الله علیہ وسلم اور تخلیق کائنات
حضور کریم صلی الله علیہ وسلم اور تخلیق کائنات
maqsood hasni
جلوگیری از چشم بد
جلوگیری از چشم بد
Dr Fereidoun Dejahang
انگیزه ها
انگیزه ها
AghighFamily
Haramsaye ghazafi
Haramsaye ghazafi
Ketabweb
٭امام علی(ع) ایک بہترین نمونۂ حیات٭
٭امام علی(ع) ایک بہترین نمونۂ حیات٭
Jafferia Students Organization Pakistan Hyderabad Division
Mirza tameezuddin
Mirza tameezuddin
Faizan Qaisar
Pashto - The Gospel of the Birth of Mary.pdf
Pashto - The Gospel of the Birth of Mary.pdf
Filipino Tracts and Literature Society Inc.
Presentation2.pptx
Presentation2.pptx
MUmarMuavia
شکنجه و اعدام و سرکوب
شکنجه و اعدام و سرکوب
AnwarkhanMalik
سرنگونی
سرنگونی
AnwarkhanMalik
سرنگونی
سرنگونی
AnwarkhanMalik
قتل عام ۶۷
قتل عام ۶۷
MohammadRizwan126
46th special persian carpet magazine summer 2016
46th special persian carpet magazine summer 2016
IFSMG
قاف۳
قاف۳
AghighFamily
کتاب علما و انس
کتاب علما و انس
AghighFamily
شجرہ عالیہ حضور کریم
شجرہ عالیہ حضور کریم
maqsood hasni
حوالی ظهر
حوالی ظهر
AghighFamily
Semelhante a خطبه های آتشین
(20)
آرامش بهاری
آرامش بهاری
لحظه انتخاب
لحظه انتخاب
لحظه انتخاب
لحظه انتخاب
حضور کریم صلی الله علیہ وسلم اور تخلیق کائنات
حضور کریم صلی الله علیہ وسلم اور تخلیق کائنات
جلوگیری از چشم بد
جلوگیری از چشم بد
انگیزه ها
انگیزه ها
Haramsaye ghazafi
Haramsaye ghazafi
٭امام علی(ع) ایک بہترین نمونۂ حیات٭
٭امام علی(ع) ایک بہترین نمونۂ حیات٭
Mirza tameezuddin
Mirza tameezuddin
Pashto - The Gospel of the Birth of Mary.pdf
Pashto - The Gospel of the Birth of Mary.pdf
Presentation2.pptx
Presentation2.pptx
شکنجه و اعدام و سرکوب
شکنجه و اعدام و سرکوب
سرنگونی
سرنگونی
سرنگونی
سرنگونی
قتل عام ۶۷
قتل عام ۶۷
46th special persian carpet magazine summer 2016
46th special persian carpet magazine summer 2016
قاف۳
قاف۳
کتاب علما و انس
کتاب علما و انس
شجرہ عالیہ حضور کریم
شجرہ عالیہ حضور کریم
حوالی ظهر
حوالی ظهر
Mais de AghighFamily
بودن یا نبودن
بودن یا نبودن
AghighFamily
لحظه هدایت
لحظه هدایت
AghighFamily
راه آسمان
راه آسمان
AghighFamily
قاف۱
قاف۱
AghighFamily
لحظه تربیت
لحظه تربیت
AghighFamily
Aghigh catalog
Aghigh catalog
AghighFamily
لحظه آرامش
لحظه آرامش
AghighFamily
چشمها میخوانند
چشمها میخوانند
AghighFamily
زندگی به سبک مادر
زندگی به سبک مادر
AghighFamily
دختران آسمان
دختران آسمان
AghighFamily
چهل چراغ(کتاب حفظ)
چهل چراغ(کتاب حفظ)
AghighFamily
قاف ۲
قاف ۲
AghighFamily
114
114
AghighFamily
چهل چراغ(کتاب انس)
چهل چراغ(کتاب انس)
AghighFamily
هفت خان خورشید
هفت خان خورشید
AghighFamily
هفت آسمان
هفت آسمان
AghighFamily
گنبد فیروزه ای
گنبد فیروزه ای
AghighFamily
ایوان نجف
ایوان نجف
AghighFamily
برای کتاب خدا
برای کتاب خدا
AghighFamily
عهد ماندگار
عهد ماندگار
AghighFamily
Mais de AghighFamily
(20)
بودن یا نبودن
بودن یا نبودن
لحظه هدایت
لحظه هدایت
راه آسمان
راه آسمان
قاف۱
قاف۱
لحظه تربیت
لحظه تربیت
Aghigh catalog
Aghigh catalog
لحظه آرامش
لحظه آرامش
چشمها میخوانند
چشمها میخوانند
زندگی به سبک مادر
زندگی به سبک مادر
دختران آسمان
دختران آسمان
چهل چراغ(کتاب حفظ)
چهل چراغ(کتاب حفظ)
قاف ۲
قاف ۲
114
114
چهل چراغ(کتاب انس)
چهل چراغ(کتاب انس)
هفت خان خورشید
هفت خان خورشید
هفت آسمان
هفت آسمان
گنبد فیروزه ای
گنبد فیروزه ای
ایوان نجف
ایوان نجف
برای کتاب خدا
برای کتاب خدا
عهد ماندگار
عهد ماندگار
خطبه های آتشین
1.
2.
3.
و فرهنگی معاونت
پژوهشی فرهنگی مجتمع : وناشر تنظیم و تهیه خیریه امور و اوقاف سازمان اجتماعی 94پاییز :اول چاپ جاللی علی محمد سید :نویسنده غضنفری سادات حمیده :تصویرگر سعیدی فاطمه :آراهصفح تومان 4000 :قیمت فروش قابل غیر خیریهراموواوقاف لوشاتو،سازمانلنوف خیابان ،تهران :آدرس سیدعلیشاهامامزاده جنب ،خرداد 15 بلوار ، قم : مجتمع آدرس آموزشی فرهنگی مجتمع 025 -38187156:تلفن 025 -38187169:تلفن تشینآهـــایهخطب اییداه استکبار کاخ در زینب حضرت و سجاد امام هایهخطب از روایتی
4.
شهید خواهر /اول
فصل فرزندشهید /دوم فصل مقدمه فهرست ۵ ۹ ۴۱
5.
6.
مــقـدمــه اينكه از بعد
يزيد لشكر ق هـ 61 سال محرم دهم روز عصر هاهخيم زدن آتش به دست ،رساند شهادت به را حسين امام امام حرم و زنان محرم یازدهم روز در .زد نبوت خاندان غارت و چون را آنان و نمودند سوار جهازيب شتران بر را حسين 1 .کردند روانه کوفه سمت به شرایط ترينتسخ در ّارفك اسيران بيرون و كوفه هايهدرواز پشت ،اسرا کاروان را دوازدهم شب شدند کوفه شهر وارد حالی در دوازدهم روز و کردند سپري شهر معرفي خارجي در زياد بن عبيداهلل تبليغات اثر در کوفیان که هاهمحل و هاهكوچ به اسرا ديدن جهت ، حسين امام كردن اسرا کاروان سپس .کردند شادي اسرا ديدن با و بوده شده روانه حکومت پایتخت دمشق شهر به تا شدند گردانده شهر به شهر نگاه دمشق هايهدرواز پشت روز سه .رسیدند معاویه بن یزید .شود شادي و جشن آماده و بندينآذي شهر تا شدند داشته .351 ص ،مخنف ابي مقتل ،490 ص ،المهوم نفس . 1
7.
آتشینهایهخطب 6 از و اسرا
كاروان جلوي در را شهدا مقدس سرهای سپس جهت به كه شام ناآگاه مردم .كردند دمشق وارد ساعات دروازه كاروان مشاهده با بودند خبريب ماجرا حقيقت از ،یزید تبلیغات .نمودنداهانت مقدس سرهای بر و كردندهلهله و شادي اسرا به گذشت بیتلاه کاروان بر شام شهر در که اتفاقاتی سفر در پرسيدند سجاد امام از وقتي که بود تلخ قدری :فرمودند بار سه ،بود كجا شما هايتمصيب ترينتسخ ،كربال 1 .»الشام ،الشام ،«الشام زینب حضرت که فضایی کامل کنندة بیان خط چند این تا شودیم ولی نیست ،خواندند خطبه آن در سجاد امام و در و داشتند قرار موقعیتی چه در ایشان که کرد تصور حدودی .بودند کسانی چه جمع شام مردم در تاثیری چنان که محکمی و مستدل هایهخطب هنگام ،عمومى افكار فشار كردن كم براى يزيد که گذاشت و 2 .مىنشاند خود سفرة سر بر را اد ّسج امام خوردن غذا امام براى كه داد اجازه هاشم بنى زنان و زینب حضرت به روز هفت مدت به كبرى زينب و کنند عزدارای حسين در قدری به مجلس آن .كرد برپا عزا مراسم حضرت آن براى آن از روز چند گذشت از پس که بود گذار تاثیر شامى زنان خاندان حق در که هاییتجنای به نسبت چنان آن مردم ،مراسم متنفر یزید از قدری به و شدند متاثر بود گرفته صورت پیامبر یزید كه بكشند را او و بريزند قصر به خواستندیم که شدند 3 .نمايند تعطيل را مراسم آن داد دستور .385 ص ،مخنف ابی مقتل . 1 .143 ص ،45 ج ،بحاراالنوار . 2 .262 ص ،المهموم نفس . 3
8.
مقدمه 7 زياد ابن کردن
معرفی به کرد شروع يزيد که بود آن از پس او ادعای این که چند هر 1 !کربال حادثة ِاصلى همّتم عنوان به در حاضران ديگر و زیاد ابن هرگز او و نشد پیگیری گاهچهی هم شانبمناص حتی و نكرد مجازات و محاكمه را كربال فاجعة 2 !نداد تغییر به در خود شوم هدف به یزید تا شد مانع که هاییهخطب شد مجبور و کند پیدا دست سجاد امام رساندن شهادت و .نمود مدینه روانة بيتلاه كاروان همراه را ایشان تا داد دستور کاروان حركت هنگام ،شام مردم فریب برای البته 3 .بدهند هانآ به فراوانى اموال و كنند زينت را شانیهالمحم و شود پشیمان کربال فاجعة از یزید شد باعث که هاییهخطب .کربال در کربال و بماند نینوا در نی ّسر نگذاشت .389 ص ،4 ج ،طبرى تاريخ . 1 .204 ص ،8 ج ،والنهاية البداية . 2 .197 ص ،45 ج ،بحاراالنوار . 3
9.
10.
اولفصل شهید خواهر
11.
12.
شهیداهروخ 11 ،شدند وارد شام
شهر به بیتلاه کاروان کهنآ از پس و بزرگان و داد ترتیب مجلسی خود پيروزي مناسبت به یزید مقدس سرهاي و اسرا کاروان و كرد دعوت را شام اهل سران پوستيخسر مرد مجلس این در .کرد وارد مجلس آن به نيز را از حسين دختر »«فاطمه گرفتن كنيزي به براي شام اهل از و شد کار این از مانع کبری زينب که گرفت اجازه يزيد بعد اندکی .گرفت صورت يزيد و ایشان بين تند گویي و گفت طورنهما تکبر و غرور مستی در و کرد شادمانی به شروع یزید هايبل به خيزران چوب با ،خواندیم کفرآمیز شعرهایی که شهید خواهر که بود اینجا .نمود جسارت حسین امام مبارك
13.
آتشینهایهخطب 12 .برخواست قلبیاعتقاد تغییر برخوردهایشان ،گیرندیم
قرار که مختلف شرایط در افراد را چیز همه و کنندیم گم را شانیپا و دست هایبعض .کندیم شودینم را تصورش حتی که کنندیم برخوردهایی و .فراموش این تا بزنی هانقبرستا یا و هانبیمارستا به سری است کافی .کرد .ببینی را غریب و عجیب برخوردهای جور و داده دست از را اشهبچ که بینییم را مادری بیمارستان در از که زندیم هاییفحر میان این در و است زاری و ناله مشغول زیر را خدا حکمت .رسدیم کفرگویی حد به و شده رد ناشکری هم اگر و کندیم شک هم خدا عدالت به حتی و بردیم سوال ،زنییم که است هاییفحر چه این وبگویی کنی اعتراض او به در نمیدانی و کنیینم درک مرا حال تو که شنوییم جواب این ز بدتر ،بودی من جای هب هم تو اگر و هستم شرایطی چه .زدییم را هافحر مشابهی شرایط در اگر خودمان .نگوید هم بیراه پر خیلی شاید داغ حتما نیست الزم کنیم؟یم برخوردی چه ،بگیریم قرار و شود خالی مانتدس مدتی کهنهمی بلکه ببینیم را عزیزی در کوره از ،بیاورند فشار طرفی از خانواده و طرفی از طلبکارها کسی چه امروز تا اینکه از شودیم پرت مانسحوا و رویمیم خوشش خدا که هاییهرا سراغ رویمیم و داده را مانیروز هم بود مانیجا به کسی هر گوییمیم خودمان با و آیدینم .کردیم را کار همین دانیمیم مشکالت باالترین را خودمان مشکالت همیشه
14.
شهیداهروخ 13 به همین برای
.هاتمصیب ترینتسخ را مانیهاتمصیب و داشه بخواهد مانلد که برخوردی هر دهیمیم اجازه خومان .خدا شکر و خداست یاد کنیمینم که کاری تنها و باشیم قلبی اعتقاد که کسی فرق توانیم که است مواقع گونهنای کسی .فهمید ،است زبانش حد در تنها اعتقادش که کسی با دارد که داندیم حال همه در دارد مهربان خدای به قلبی اعتقاد که همین برای و بیندیم آمده پیش چهنآ هر و اوست بر شاهد او .دهدینم دست از را کنترلش گاهچهی که هاییتمصیب گذراندن از پس وقتی زینب حضرت قصر در ،ندارند را هانآ از یکی تحمل توان و تاب حتی هایخیل پایان و است الهی حمد با آن شروع که خواندیم ایهخطب یزید .الهی حمد با هم آن ُد ْم َْحلا َْتلا َق َف ع ٍِبلا َط ِيبَأ ِنْب ِِّيل َع ُْتنِب َُبنْيَز ْت َام َق َف ِِهلآ َو ِِهلو ُسَر َىل َع ُ َّهالل َّىل َص َو َينَِملْعالا ِّبَر ِ َّهِلل برخاستطالبابيبنعليدخترزينب...َينِع َم ْجَأ است جهانيان پروردگار كه را خداي سپاس :گفت و ...باد او خاندان همة و پيغمبر بر خدا درود و َانِرِخ ِآل َو ِةَاد َع َِّالسب َانِلَّوَ ِأل ََمت َخ يَِّذلا ِ َّهِلل ُد ْم َْحلا َف اول كه را خداي سپاس ... ِة َم ْحَّرال َو ِةَهاد َِّالشب به را ما آخر و كرد ثبت مغفرت و سعادت به را ما .گرداند فائز رحمت و شهادت
15.
آتشینهایهخطب 14 نفسعزت یعنی.نفسعزتکمبودنامبهدارندمهمیکمبودهانانسابعضی به رسیدن برای
و نیستند قائل ارزشی هیچ خودشان عزت برای ،شانِطرف مقابلدروکنندیمکوچکراخودشان ،چیزها بعضی هایتدرخواس به و کنندیم ذلیل را خودشان .آیند می کوتاه جلب را او نظر بلکه تا دهند می مثبت پاسخ شانِطرف آمیزرتحقی .کنند باشد شده مطرح دختری طرف از هاتدرخواس این شده حاال ،پسر که داندیم چون و شده شیدایش و عاشق پسری که شروع ،دهدیم مثبت جواب ،باشد داشته که ایهخواست هر به .آمیزنتوهی حتی و غریب و عجیب هایهخواست به کندیم ایهعد داندیم که کثیف آدم یک ِپست هایهخواست خواه و به ،شود تامین شانهروزان مواد اینکه برای حاضرند معتاد موارد خیلی خواه و .دهند مثبت جواب ،هایشهخواست تمامی .نشده مواجه هانآ با اشیزندگ در کسی کمتر که دیگر مشابه حاضر ،دارند نفس عزت که هایینآ که جاست این تفاوت اما .بفروشند ناچیزی بهای هر به را ارزشمندشان کاالی نیستند ارزش .بدانند را شانیکاال ارزش که است آن شرطش البته با برخورد در نفس عزت نداشتن این هم را.گاهی شانتعز جاستنای جالب و .دهد می نشان را خودش ظالم نماهایمآد کوچک را خودشان بیشتر عده این ،باشد ترمظال طرف قدر هر که .شود ترحم بهشان کمی خودشان خام خیال به شاید تا کنندیم پا زیر را شانسنف عزت بیشتر ،باشد باالتر ظالم مقام قدر هر
16.
شهیداهروخ 15 دهند.امایم تن اشهظالمان
هایهخواست به بیشتر و گذارندیم عزت که دانندیم البته و دارند نفس عزت که هایینانسا آن عزت شدن زیاد باعث دنیایی هایممقا و خداست دست واقعی کنند برخورد ذلیالنه شوندینم حاضر کجا هیچ ،شودینم کسی باالترین به حتی ،بخشیده هانآ به خدا که ارزشمندی کاالی و قصر در ،اسیر عنوان به هم اگر و بفروشند دنیایی های قیمت می شروع ،باال نفس عزت با ،کنند پیدا حضور ظالمی حاکم .ظالم و ظلم تحقیر و توبیخ به کنند َاق َآف َو ِضْرْالَأ َرا َط ْقَأ َانْيَل َع َتْذ َخَأ ُثْي َح ُيدِزَي اَي َْتنَن َظَأ َىل َع َانِب َّنَأ ىَرا َسُ ْأال ُاق َُست ا َم َك ُاق َُسن َان ْحَب ْصَأ َف ِاء َم َّالس َكِر َط َخ ِم َظِِعل َِكلَذ َّنَأ َو ًة َامَر َك ِهْيَل َع َِكب َو ًاان َو َه ِ َّهالل َن َالْذ َج َكِف ْطِع يِف َتْر ََظن َو َكِْفنَأِب َت ْخ َم َش َف ُهَْدنِع ًة َق َِّست ُم َرو ُمُ ْأال َو ًة َق ِس َْوت ْس ُم ََكل اَيْنُّالد َتْيَأَر َينِح ًاورُر ْس َم َل ْو َق َيت َِسن َأ ًال ْه َم ًال ْه َم َانُنا َْطل ُس َو َان ُْكل ُم ََكل ا َف َص َينِح َو ٌرْي َخ ْم َُهل ِيل ُْمن َّمانَأ واُر َف َك َينَِّذلا َّنَب َس ْحَي ال َو َىلا ََعت ِهللا ٌذاب َع ْم َُهل َو ًامْثِإ واُْدادزَيِل ْم َُهل ِيل ُْمن َّمانِإ ْم ِه ِس ُْفنَ ِأل زمين اطراف كه اين بري مي گمان آيا يزيد اي ...ينٌ ِه ُم ما بر را چاره راه و گرفتي تنگ ما بر را آسمان آفاقو نزد ما ،برند اسيري به كنيزان مانند به را ما كه بستي منزلت و مقام داراي و گشته سربلند تو و خوار خدا ،باليدي خود به پنداشته بزرگ را خود پس ،ايهشد به روزي چند دنيا ديدي كه گشتي مسرور و شادمان و ،چرخديم تو مراد وفق بر كارها و شده تو كام ،است گرفته قرار تو اختيار در بود ما حق كه حكومتي خداوند قول ايهكرد فراموش آيا .تر آهسته ،باش آرام ما كهناي اندهگشت كافر كه آنان نكنند «گمان را متعال بلكه ،است آنان خير و نفع به دهيميم مهلت را هانآ
17.
آتشینهایهخطب 16 را آنان و
كنند بيشتر گناه تا دهيميم مهلت را ايشان .)178 آية ،عمران آلدردناك»(سوره باشد عذابي اریرتکهایهاشتبا نشانواکنشیآنبهنسبتولیشوددیدهمااشتباهکهنایهمیشه .نیست خوب همیشه نشدن سرزنش .نیست خوب ،نشود داده .ماست نفع به هانشد مجازات و هاشسرزن بعضی گاهی بیشتر را مانسحوا شودیم باعث که هاستختوبی همین گاهی گاهچهی اگر و .برویم اشتباه کارهای سراغ کمتر و کنیم جمع غرق مانهایهاشتبا دنیای در قدرنای شاید ،نشویم تبازخواس پیدا مانیرهای به امیدی نجاتی غریق هیچ دیگر که شویم هایهاشتبا که زمانی از بترسیم باید که است همین برای .نکند شویم سرزنش نه ولی شود دیده ما تکراری و هم سر پشت مشکالت که آموزیشدان مثل .بازخواست نه و توبیخ نه و نسبت که هاتمد از پس و باشد داشته زیادی اخالقی و درسی ناگهان ،شدیم بازخواست و توبیخ هایشهاشتبا تک تک به دهندیم اجازه و ندارند کاری کارش به دیگر که شود متوجه کدامچهی به نسبت نه دیگر .کند رفتار بخواهد دلش طور هر از یکچهی به نسبت نه و شودیم توبیخ ضعیفش نمرات از عاقبتی از بترسد باید آموزشدان این .سرزنش هایشیبداخالق ،بازخواست و شدیم توبیخ وقتی تا که چرا است انتظارش در که بتوانند تا کنندیم تالش اصالحش برای دارند که بود مطمئن ولی .دارند نگهش مدرسه در بتوانند تا کنند اصالح را رفتارش نشان واکنش هایشهاشتبا از کدامچهی به دیگر که روزی از امید قطع او از اینکه جز ندارد دلیلی که بفهمد باید ،ندهند پر را اشهپروند خودش دست با تا منتظرند اینکه جز .اندهکرد
18.
شهیداهروخ 17 باقی ایهبهان ،مدرسه
از اخراجش برای و کند منفی امتیازات از .نگذارد اصالح در سعی جای به و باشد حالت این در کسی اگر حاال دنیا دیگر اینکه از کند شادی ،اخراج از نگرانی و هایشهاشتبا تذکری باشد الزم حتی اینکه بدون تواندیم و شده او میل باب عاقل در باید ،کند رفتار بخواهد دلش طور هر ،کند تحمل را .کرد تردید و شک بودنش هایتموفقیدرکهیزیدبهخطابزینبحضرتو خود کام به را دنیا و بود شده غرق ظاهریاش َو َكِْفنَأِب َت ْخ َم َش َف ...:فرمود اینگونه ،میدید ََكل اَيْنُّالد َتْيَأَر َينِح ًاورُر ْس َم َن َالْذ َج َكِف ْطِع يِف َتْر ََظن َان ُْكل ُم ََكل ا َف َص َينِح َو ًة َق َِّست ُم َرو ُمُ ْأال َو ًة َق ِس َْوت ْس ُم ال َو َىلا ََعت ِهللا َل ْو َق َيت َِسن َأ ًال ْه َم ًال ْه َم َانُنا َْطل ُس َو ْم ِه ِس ُْفنَ ِأل ٌرْي َخ ْم َُهل ِيل ُْمن َّمانَأ واُر َف َك َينَِّذلا َّنَب َس ْحَي ينٌ ِه ُم ٌذاب َع ْم َُهل َو ًامْثِإ واُْدادزَيِل ْم َُهل ِيل ُْمن َّمانِإ ،باليدي خود به پنداشته بزرگ را خود ....پس روزي چند دنيا ديدي كه گشتي مسرور و شادمان ،چرخديم تو مراد وفق بر كارها و شده تو كام به گرفته قرار تو اختيار در بود ما حق كه حكومتي و ايهكرد فراموش آيا .تر آهسته ،باش آرام ،است كافر كه آنان نكنند «گمان را متعال خداوند قول دهيميم مهلت را هانآ ما كهناي اندهگشت مهلت را ايشان بلكه ،است آنان خير و نفع به باشد عذابي را آنان و كنند بيشتر گناه تا دهيميم .)178 آية ،عمران آل(سوره »دردناك
19.
آتشینهایهخطب 18
20.
شهیداهروخ 19
21.
آتشینهایهخطب 20 نگریهآیند فهمیده و عاقل
افراد هایتخصوصی ترینممه از نگریهآیند به دست انسان شودیم باعث که است خصوصیت همین .است نداشته سودی حال زمان در و ظاهر در شاید که بزند کارهایی .شد خواهد حاصل آن از فراوانی نتایج ،آینده در ولی باشد در که داندیم کشاورزی هر .است کشاورزی اشهساد مثال و زحمت با را بزرگی و خشک زمین باید کاشت فصل ابتدای سال از که گندمی هایهدان بعد و بزند شخم فراوان سختی روانة آب زیادی مقدار روزانه و بپاشد زمین در داشته هنگا گذشته زمنیش به ماه چند طی در و کند زمنیش مختلف هایتقسم ضعیف هایهساق بر و دور که هرزی هایفعل و کند رسیدگی به رسیدن زمان تا کند جدا وسواس و دقت با اندهگرفت را گندم با و برسد کشیدیم را انتظارش که ایهآیند به ،برداشت فصل افراد کهیحال در .ببیند را خود ماهة چند زحمات حاصل ،لذت باعث که تفکر این با کاشت فصل ابتدای همان از فکرهکوت شانفتکلی و زنندینم کاری به دست ،نشوند خودشان زحمت .است معلوم برداشت فصل در خودداری کارها بعضی انجام از نگرهآیند افراد هم گاهی چون ولی دارد هاییتمنفع حال زمان و ظاهر در که کنندیم به دست ،شودیم آینده در جدی ضررهایی باعث که دانندیم را آنان فکر کوته ایهعد ممکن کهیحال در .زنندینم کارها آن هانآ از و اندهبرداشت منافع این از دست چرا که کنند سرزنش در گاه هیچ نگرهآیند هاینانسا مثال طور به .کنندینم استفاده دانندیم زیرا کنندینم صید به اقدام ،هایماه ریزیمتخ فصل
22.
ولی باشند داشته
خوبی صید امسال برای است ممکن چند هر .بگذرانند ماهی حسرت در را بعد هایلسا باید و بگذرد زمان که شودیم مشخص جانآ اصلی تفاوت و نگریهآیند به فکرانهکوت که است زمان آن و برسد فرا آینده هم آنچه هر که چرا !سود چه اما خورندیم حسرت دسته آن گذشتة رفتار نتیجة ،اندهداد دست از یا اندهآورد دست به اکنون .است خودشان در سالم علیها زینب حضرت که موضوعاتی ترینممه از مهم همین به اشاره ،فرمود یزیدیان و یزید به خطاب خود خطبة هایتقسم در بار پنج از بیش ،خود کوتاه خطبة در ایشان .بود که دنیا روز چند این به کرد گوشزد آنان به شانهخطب مختلف ایهآیند انتظار در و نشوند مغرور دارند دست در را قدرت ظاهرا .باشند دردناک و سخت ًاورُر ْس َم َن َالْذ َج َكِف ْطِع يِف َتْر ََظن َو َكِْفنَأِب َت ْخ َم َش َف ًة َق َِّست ُم َرو ُمُ ْأال َو ًة َق ِس َْوت ْس ُم ََكل اَيْنُّالد َتْيَأَر َينِح ... ًال ْه َم ًال ْه َم َانُنا َْطل ُس َو َان ُْكل ُم ََكل ا َف َص َينِح َو روزي چند دنيا ديدي كه گشتي مسرور و شادمان مي تو مراد وفق بر كارها و شده تو كام به تو اختيار در بود ما حق كه حكومتي و ،چرخد َّنَدِرَتَل َف ...تر آهسته ،باش آرام ،است گرفته قرار َْمل َو َت ْم ِكَب َو َْتلَل َش ََّكنَأ َّنَّد ََوتَل َو ْم ُهَدِر ْو َم ًايك ِشَو كه باشد زود ... َْتل َع َف ا َم َْتل َع َف َو َْتل ُق ا َم َْتل ُق ْن ُكَي گنگ و شل كاش كني آرزو و شوي ملحق آنان به كردي نمي و گفتي كه را آنچه گفتي نمي بودي
23.
آتشینهایهخطب 22 ...كردي را آنچه ِاء
َمِد ِك ْف َس ْنِم َْتل َّم ََحت ا َِمب ِ َّهالل ِول ُسَر َىل َع َّنَدِرَتَل َو ُثْي َح ِِهت َم ُْحل َو ِِهتَرْتِعيِف ِِهت َمْر ُح ْنِم َت ْك ََهتْنا َوِهتَیِّرُذ ْم ِه ِّق َِحب ُذ ُخْأَي َو ْم ُهَث َع َش ُُّملَي َو ْم َُهل ْم َش ُ َّهالل ُع َم ْجَي در شوي وارد خدا رسول بر كه باشد زود و ... ريختن مسئوليت باشي داشته دوش بر كه حالتي پاره و عترت حرمت شكستن و ،را او ذرية خون كند مي جمع خداوند كه هنگامي در ،را او تن ... را ايشان حق گيرد مي و ،را ايشان پراكندگي َينِِمل ْس ُْملا ِاب َقِر ْنِم ََكن َّك َم َو ََكل ى َّو َس ْن َم َُمل ْعَي َس َو ًاْدن ُج ُف َع ْضَأ َو ًاكان َم ٌّر َش ْم ُكُّيَأ َو ًالَدَب َينِِملا َِّلظل َْسئِب فراهم را تو حكومت كار كه كس آن بزودي و ... بداند ،نمود سوار مسلمانان گردن بر را تو و ساخت مقام كه يابد در و است بد ستمكاران پاداش كه َو ...است تر ضعيف او ياور و بدتر شما از يك كدام ُدَِجت َال َينِح ًامَر ْغ َم ًايك ِشَو َانُدَِجتَل ًاَمن ْغ َم َانَتْذ َخَّتا ِِنئَل اگر !يزيد اي ...ِيدِب َْعلِل ٍم َّال َِظب َكُّبَر ما َو َت ْمَّد َق ا َم َّاِلإ اين كه باشد زود دانستي خود غنيمت را ما امروز هنگامي در گردد تو )غرامت(ضرر موجب غنيمت و ،اي فرستاده پيش از كه را آنچه مگر نيابي كه َكُيْأَر ْل َه ....كننده ستم بندگان بر خداوند نيست َِادنُي َم ْوَي ٌدَدَب َّاِلإ َك ُع ْم َج َو ٌدَد َع َّاِلإ َك ُامَّيَأ َو ٌَدن َف َّاِلإ سست ،تو راي ... َينِِملا َّالظ َىل َع ِ َّهالل َُةن َْعل الَأ َِادن ُْملا جمعيت و اندك تو قدرت روزهاي و ناپایدار و است ظلم عاقبت زودی به ]و،است پراكندگي به رو تو
24.
شهیداهروخ 23 كند ندا حق
منادي كه روزي در [فهمید خواهی را .باد ستمكاران بر خدا لعنت كه
25.
آتشینهایهخطب 24 نشناسیکنم چه شوییم ناراحت
ببینی محبتییب کسی از اینکه از همیشه .دیگران حق در چه و باشد تو حق در محبتییب این توجهی هایشهگری به مادرش که باشد کودکی خواهدیم حاال را دلش و کند می دعوا را او کوچک اتفاق یک بابت و کندینم آموزانشدان باقی چشم جلوی در معلم که شاگردی یا شکندیم پای گذاردیم را امتحانش ِکم نمراتش و کندیم تحقیر را او رهگذرها به قدر هر که فروشیتدس پسرک یا بودنش نفهم دست با شب و کندینم توجهی او به کسی ،کندیم التماس .گرددیبرم اشهخان به خالی کسی به که زمانی .شوییم ناراحت بیشتر هاتوق بعضی اما جبران را تو محبت تواندیم او که وقتی و باشی کرده محبتی بدتر تو برای را اوضاع بلکه ،ندهد انجام را کار این تنها نه ،کند شوییم اشهواسط که فامیلی مثل .ترتسخ را شرایط و کند ولی شود همکارت ،داری مسئولیتی آن در که ایهادار در تا کارت بی کار از تا کنندیم درست پاپوش تو برای که وقتی دروغ به ،بدهد شهادت تو نفع به و بیاید کهنآ جایهب ،کنند هایشغدرو اثبات برای حتی و کندیم صحبتی تو علیه بر را تو تَمِس بتواند تا کندیم خراب هم را تانیفامیل سابقه حتی شودیم .نشناسیکنم و معرفتییب گویندیم را کار این .بگیرد نه .شکستن دانکنم و خوردن نمک معروف حکایت همان ضرری بلکه ،کنندینم تشکر ،بینندیم که لطفی مقابل در تنها پیامبر بیتلاه حق در یزید که کاری همان .رسانندیم هم سالم علیها زینب حضرت و داد انجام آله و علیه اهلل صلی
26.
شهیداهروخ 25 .کرد بیان همگان
برای شانهخطب در را یزید ینشناسکنم ولی کرد آزاد را او اهلل رسول جدم و بود ردهَب پدرت که فرمود در گونه این ،باشی محبت و لطف آن قدردان اینکه جایهب حاال کنی؟ می ظلم ما حق َكَاء َِمإ َو َكَرِئاَر َح َكُريِد ْخَت ِاء ََقل ُّالط َنْبا اَي ِلْد َْعلا َنِمَأ َّن ُهَرُوت ُس َت َْكت َه ْد َق اَياَب َس ِ َّهالل ِول ُسَر َِاتنَب َك ُق ْو َس َو ٍدَلَب ْنِم ُاءَد ْالَأْع َّن ِِهب وُد َْحت َّن ُه َوه ُجُو َتْيَدْبَأ َو ِلَِاقن َْملا َو ِل َِاهن َْملا ُل ْهَأ َّن ُه ُفِر َْشت ْسَي َو ٍدَلَب َىلِإ ُِّينَّالد َو ُيدِعَبْلا َو ُيبِر َقْلا َّن ُه َوه ُجُو ُح َّف ََصتَي َو ْنِم َال َو ٌِّيلَو َّن ِِهلا َجِر ْنِم َّن ُه َع َم َسْيَل ُيفِر َّالش َو فرزند اي ،است عدالت از اين آيا ... ٌّيِم َح َّن ِِهتا َم ُح خدا رسول شدة آزاد [بردگان شده آزاد بردگان خود كنيزکان و زنان ،تو كه ، ]آله و عليه اهلل صلي خدا رسول دختران ولي داري نگه پرده پشت را هتك را ايشان حرمت و حشمت پرده باشند؟ اسير را آنان ،دشمنان .بگشايي را هايشانتصور و كني بدانها چشم غريب و بومي ،ببرند شهر به شهر آنان چهرة شريف و وضيع و دور و نزديك و ،دوزند ايشان پرستاران و مردان از كه حالي در بنگرند را ...نبوده ايشان با كسي
27.
آتشینهایهخطب 26 قیمتی؟چهبه ایهذر شانتشخصی برای
که هستند دختران و زنان از ایهعد حرمت به نسبت ،ایهبهان ترینککوچ به .نیستند قائل ارزش چند برای شوندیم حاضر و دهندیم نشان سستی شانتعف و تخفیفریالچندیاوشلوغهایفصدرشدنمعطلکمتردقیقه نادیده را شانتحرم و شخصیت ،معمولی خریدهای در بیشتر به ،بدهند قرار نامحرمان نگاه معرض در را خودشان .بگیرند کنند رفتار و بزنند حرف جوری حتی و بزنند لبخند هانآ صورت .برسند شانشارزیب هدف به تا کنند جلب را آنان نظر که کند می فرق مساله ،کند اقتضا ضرورت که جایی در البته در ما اولویت عادی شرایط در ولی .شودیم عوض شرایط و هایشآزمای برخی انجام برای حاضریم آیا چیست؟ مانبانتخا الزم بدن اعضای بعضی لمس و نگاه هانآ در که پزشکی قبول را طوالنی مسیرهای طی و شدن معطل زحمت ،است راه بودن دور مثل اییهبهان به یا ببیند؟ را ما دکتر خانم تا کنیم خودمان ،زیادی رفتن راه داشتن ضرر و سرد یا گرم هوای و بعضی دهیم؟یم قرار نامحرم دکتر لمس و نگاه معرض در را برای حاضرند ،گیرندیم را هاهبهان این که زنان قبیل همین از طی را تریطوالن بسیار مسیرهایی ،کوچک خریدهای بعضی راه برابر چندین گرم بسیار یا و سرد بسیار هوایی در و کنند که دهدیم نشان همین .بگذارند وقت ساعت چندین و بروند شانروقا و عفت گوهر ،نیست مهم شانیبرا که چیزی آن برخورد عشوه و ناز با قدرنای شانیخریدها در هانهمی .است
28.
شهیداهروخ 27 و بگیرند تخفیف
کمی و ببرند را فروشنده دل شاید تا کنندیم باز تا کند باز اشهمغاز به را هانآ پای کهنای برای هم فروشنده بیشتر کمی شودیم حاضر ،کند سیراب را ناپاکش نگاه بتواند .بدهد تخفیف شانهب وقار حاضریم قیمتی چه به .بیندازیم خودمان رفتار به نگاهی شدن عروسی مانند ایهبهان آیا بدهیم؟ دست از را مانتعف و کند قانع را ما تواندیم ،شودینم شب هزار و است شب یک که لبخند با را خیابان و کوچه در را دیگران ناپاک هایهنگا که حضرت دیگر؟ درشت و ریز بهانة هزاران یا و دهیم؟ جواب متحمل که هاییتمصیب ترینگبزر از خود خطبة در زینب از شکایت کنار در ایشان .کردند شکایت و گفتند سخن شدند ،ایشان اصحاب و فرزندان و حسین امام رساندن شهادت به رسول حرم دختران و زنان که فرمودند شکایت مساله این از چهرة به مردم هایهنگا که رفتند اسارت به ایهگون به اهلل افتاد شانهچهر به نامحرمان نگاه فقط .افتاد اهلل رسول دختران ...بیشتر نه َكَاء َِمإ َو َكَرِئاَر َح َكُريِد ْخَت ِاء ََقل ُّالط َنْبا اَي ِلْد َْعلا َنِمَأ َّن ُهَرُوت ُس َت َْكت َه ْد َق اَياَب َس ِ َّهالل ِول ُسَر َِاتنَب َك ُق ْو َس َو َىلِإ ٍدَلَب ْنِم ُاءَد ْالَأْع َّن ِِهب وُد َْحت َّن ُه َوه ُجُو َتْيَدْبَأ َو ُح َّف ََصتَي َو ِلَِاقن َْملا َو ِل َِاهن َْملا ُل ْهَأ َّن ُه ُفِر َْشت ْسَي َو ٍدَلَب َسْيَل ُيفِر َّالش َو ُِّينَّالد َو ُيدِعَبْلا َو ُيبِر َقْلا َّن ُه َوه ُجُو ... ٌّيِم َح َّن ِِهتا َم ُح ْنِم َال َو ٌِّيلَو َّن ِِهلا َجِر ْنِم َّن ُه َع َم شده آزاد بردگان فرزند اي ،است عدالت از اين آيا و زنان تو كه ] خدا رسول ی شده آزاد [بردگان دختران ولي داري نگه پرده پشت را خود كنيزگان حرمت و حشمت پرده باشند؟ اسير خدا رسول
29.
آتشینهایهخطب 28 ،بگشايي را شانيهاتصور
و كني هتك را ايشان غريب و بومي ،ببرند شهر به شهر را آنان دشمنان و وضيع و دور و نزديك و ،دوزند هانبدا چشم بنگرند؟ را آنان چهرة شريف کینه وقت هیچ ،دارد دل به کسی از ایهکین که شخصی برخورد است فرصت ترینککوچ منتظر شخصی چنین .نیست منصفانه خودش خیال در و بریزد ممکن شکل بدترین به را خود زهر تا همین به و .بگیرد ،نکرده فراموش گاهچهی که ایهگذشت انتقام چرا کرد پرهیز و ترسید سخت ایهکین افراد از باید که است دلیل تا و سپارندیم ذهن به را بزرگ و کوچک هاییدلخور تمامی که .شد نخواهند آرام ،نگیرند انتقام آن برابر چند که وقتی دل به را اشهکین که کسی ةخانواد به حتی افراد گونهنای انجام آنان حق در جنایتی و جرم هر و کنندینم رحم اندهگرفت کسی کشتن از پس اگر نیست عجیب حتی .دانندیم حق ،دهند پهلوی ،کنند تکه تکه را او بدن گرگ مانند ،دارند کینه او از که !بگیرند دندان به را جگرش و بشکافند را او افرادی از زیادیعدة بینیمیم خوانیمیم که را کربال روایت تنها ،بودند گرفته قرار حسین امام دشمنان صف در که از گروهی .داشتند دل در گذشته از که بود ایهکین شانلدلی کشته پیامبر زمان هایگجن در که بودند کفاری فرزندان آنان ،دادیم تشکیل را دشمنان اکثریت که دیگر گروهی و بودند شده هایگجن در که بودند ع امیرالمومنین دشمنان فرزندان .بودند شده کشته ایشان شمشیر با و امیرالمومنین
30.
شهیداهروخ 29 اینکه به اشاره
با شانهخطب در زینب حضرت ،است یزیدیان جنایات دالیل از یکی ،کینه این ُوه ُف َظ ََفل ْن َم ُةَب َاقَر ُم ى ََجتْرُي َفْي َك َو :میفرماید َو ِاءَد َه ُّالش ِاء َمِدِب ُه ُم َْحل َتَبَن َو ِاءَي ِْكزْالَأ َادَب ْكَأ َانْيَلِإ َر ََظن ْن َم ِتْيَبْلا َل ْهَأ َان ِض ْغُب يِف ُئ ِطْبَت ْسَي َفْي َك چگونه و ... ِان َغ ْالَأْض َو ِن َحِ ْإال َو َِآنن َّالش َو َِفن َِّالشب كند ما نگهباني و مراقبت كه رود مي اميد بيرون دهان از و جويده را آزادگان جگر كه كسي نمو شهيدان خون به گوشتش و ،است افكنده هند فرزند كه یزید نسل به (اشاره .است كرده احد جنگ در که کسی همان .است خوار جگر شدت از ،السالم علیه حمزه حضرت شهادت از پس به را ایشان جگر و شکافت را حمزه پهلوی ،کینه آن نشتابد ما با دشمني به چگونه .)گرفت دندان و دارد دل در احد و بدر از را ما كينه كه كسي .نگرد مي ما در عداوت و بغض ديدة با هميشه
31.
آتشینهایهخطب 30 شکایت اتفاقات از یکی
خواندیمیم درس مدرسه در که هاتوق آن شکل هاهبهان ترینککوچ به که بود دعواهایی ،همیشگی وسط دادن هل تا گرفته خودکار و مداد برداشتن از .گرفتیم .دفتر و کتاب کردن خطیطخ و بازی مانیکالسمه،حسابطرفآندرکهدعواییبینبودفرقولی پای وقتی .کردیم باز دعوا به را مدیر پای او که وقتی با بود بود این دلیلش شاید .ترسیدیمیم حسابی شدیم باز دعوا به او جدی خیلی کند دخالت آن در مدیر که دعوایی دانستیمیم که دادیم انجام که کاری بار زیر از شودینم هایراحت این به و است باشد قرار اگر دانستیمیم .چیز همه زیر بزنیم و کنیم خالی شانه وقتی تا و ندارد وجود فراری راه دیگر ،شود قاضی و حاکم او که .شودینم مانلخیایب ،ندهیم را مانهاشتبا تاوان که هاییتوق .مدیر سراغ رفتیمیم خودمان هم هاتوق بعضی اشتباهی ترینمک کهنای بدون و تقصیریمیب کامال دانستیمیم البته و اندهخورد را مانقح یا اندهگفت زور بهمان ،باشیم کرده هاتوق جورنای .بدهیم را شانمظل جواب توانیمینم هم خودمان کسانی حتما و شودینم مالیپا مانقح که بود راحت مانلخیا دیگر زیرا شد خواهند پشیمان کارشان از ،اندهگفت زور ما به که ،همینیبرا .رسندیم کارشان جزای به و آیندیبرنم مدیر پس از چند هر و کنیمیم مدیر پیش را شانتشکای بگوییم بود کافی
32.
شهیداهروخ 31 بعد ولی اندهترسید
که آوردندینم خودشان روی به خیلی شَلاو هم اگر و کردندیم خواهیتمعذر ما از التماس و خواهش با ،رسیدیم را شانبحسا مدیر اینکه از بعد کردندینم را کار این .بود قطعی شانیخواهتمعذر بار چندین یزید به خطاب شانهخطب در زینب حضرت در جبرییل و پیامبر که فرمودند .کردند تکرار را مساله همین مانتشکای ما و نمایندیم دادرسی درخواست ما برا خداوند نزد یزید اطرافیان اوال تا اوست بر اعتماد و بریمیم خدا نزد به را در یزید چهنآ هر و داندیم حق بر را خود ایشان که بدانند شادی مستی از را یزید دوما و .ناحق و ظلم داده انجام شانقح هاییمظل دنیا این در گرچه که کند متوجه را او و کند خارج توان ظاهرا شاید که است داده انجام پیامبر بیتلاه حق در او نزد را مانتشکای که گاهیهتکی ولی نداریم را دادنش پاسخ رسید خواهد فرا روزی حتما و کس هر از است تواناتر بریمیم .گرفت خواهد را ما انتقام که َكَب َض َغ ِْلل ْحَأ َو َانِِملا َظ ْنِم ْمَِقتْنا َو َان ِّق َِحب ْذ ُخ َّم َُّهلال بگير بارالها ...َانَتا َم ُح ََلت َق َو َانَاء َمِد َك َف َس ْن َِمب كرد ستم ما به كه هر از بكش انتقام و را ما حق را ما خون كه هر بر را خود غضب فرست فرو و ًام ِاك َح ِ َّهِاللب َكُب ْس َح ...كشت را ما حاميان و ريخت كافي و ... ًاير ِه َظ َِيلئَرْب َِجب َو ًايم ِص َخ ٍد َّم َح ُِمب َو است كافي و داوري جهت از خداوند را تو است ياري براي جبرئيل و مخاصمت براي را تو محمد ِ َّهالل َىلِإ َف ِيدِب َْعلِل ٍم َّال َِظب َكُّبَر ما َو ....معاونت و او بندگان بر تو خدای و ... ُل َّو َع ُْملا ِهْيَل َع َو ى ََكت ْش ُْملا
33.
آتشینهایهخطب 32 او بر و
كنيميم شكايت خدا به ،نیست كننده ستم يل ِك َْولا َم ِْعن َو ُ َّهالل َانُب ْس َح َو ... .نماييميم اعتماد او و امري هر در است كافي را ما خداوند و ... .است وكيل بهترین نگاهتفاوت نگاه چطور ایهمسال به ما کهنای .است مهم خیلی هاهنگا تفاوت تا زمین روزمان و حال که شودیم باعث هاتوق بعضی ،کنیم دیگر نگاهی با و شویم ناراحت بسیار نگاه یک با .کند فرق آسمان .خوشحال بسیار یک .جدید معاملة یک در کردن ضرر در هاهنگا تفاوت مثل ایمهکرد خسارت و ایمهداد دست از را پولی که است این نگاه ایجاد ضرر برای کنیم زاری و ناله کلی و بنشینیم باید حاال و و هیچ برای مانهسرمای و وقت اینکه از بخوریم غصه و شده مشغولش که کاری از شویم دلسرد حتی شاید و شد هدر پوچ حتی یا و نرویم کار آن سراغ مدتی تا بگیریم تصمیم و بودیم این به هم دیگری نگاه اما .کنیم عوض را مانیکار رشتة کال شکستی ظاهر در است درست کهنای .داشت شودیم معامله عوض در ولی خسارت؛ و ایمهکرد ضرر و ایمهشد متحمل را شد معلوم کهنای ترشممه همه از .شده عایدمان منفعت چندین ،شدینم انجام معامله این اگر و ندارد سودی جنس این معاملة نصیب کالنی سود ،نآ انجام با توانستیمیم کهنای تصور شاید گذاشتینم و کردیم درگیر را ماننذه بعدها ،کنیم خودمان طرفی از .کنیم تمرکز بعدی هایهمعامل روی راحت خیال با را معامله این هایفضع نقطه تا شد ایهتجرب شکست این
34.
شهیداهروخ 33 .نشویم دچارشان تا
کنیم دقت بعدی هایهمعامل برای و ببینیم زمان فالن و نیست مناسب معامله برای صشخ فالن کهنای و درشت و ریز منفعت چند و زد ایهمعامل چنین به دست نباید ظاهرا که ضررهایی با ،متعدد سودهای این اگر شاید که دیگر این در که برسیم نتیجه این به ،شود مقایسه شدیم شانلمتحم ضرر.نگاه تا ایمهکرد منفعت بیشتر ،بار خسارت ظاهر به معاملة و است فکریب و بینرظاه و خام هاینانسا ِهنگا معموال اول زمانی .فکر با و دقیق و پخته هاینانسا ِهنگا معموال دوم نگاه به ،داد قرار مخاطب را یزید اشهخطب در زینب حضرت که حضرت کهنای یک .فرمود اشاره هاهنگا تفاوت این از نمونه چند برای است بزرگی شکست واقع در ،ظاهری پیروزی این فرمود اشتباهی و خام نگاه چه که فهمید خواهی قیامت روز و تو بود جنایتی حقیقت در دادی انجام که جنایتی این و ،داشتی و خام ِهنگا در که فرمود اشاره کهنای دیگر خودت.و به نسبت درست ِهنگا که حالی در شدند نابود ،ما هایهکشت ،تو بین ظاهر و اندهزند همیشه برای ما شهدای و نیست طور این بینانهعواق و ...خورند می روزی خداوند نزد در َو َك َم َْحل َّاِلإ َْتزَز َج َال َو َكَْدلِج َّاِلإ َتْيَر َف ا َم ِ َّهالل َو َف ِاء َمِد ِك ْف َس ْنِم َْتل َّم ََحت ا َِمب ِ َّهالل ِول ُسَر َىل َع َّنَدِرَتَل ِِهت َم ُْحل َو ِِهتَرْتِع يِف ِِهت َمْر ُح ْنِم َت ْك ََهتْنا َو ِهتَیِّرُذ ُذ ُخْأَي َو ْم ُهَث َع َش ُُّملَي َو ْم َُهل ْم َش ُ َّهالل ُع َم ْجَي ُثْي َح ِ َّهالل ِِيلب َس يِف ُوالِت ُق َينَِّذلا َّنَب َس َْحت ال َو ْم ِه ِّق َِحب به !يزيد اي ... َون ُقَزْرُي ْم ِهِّبَر َْدنِع ٌياء ْحَأ ْلَب ًاوات ْمَأ نبريديو،راخودپوستمگرنشكافتيسوگندخدا خدا رسول بر كه باشد زود و را خود گوشت مگر باشي داشته دوش بر كه حالتي در شوي وارد
35.
آتشینهایهخطب 34 حرمت شكستن و
،را او ذرية خون ريختن مسئوليت جمع خداوند كه هنگامي در ،را او تن پارة و عترت ايشان حق گيرديم و ،را ايشان پراكندگي كنديم شدند كشته خدا راه در كه را آنان مبر گمان «و را پروردگار نزد و اندهزند ايشان بلكه ،مردگانند )169 آیه عمران آل (سوره ».خورنديم روزي خود عزتمنشور ایهاداربهکاریانجامبرایکهباشدآمدهپیشماهمةبرایشاید این دلیل وقتی و ایمهشد مواجه شلوغ صفی با ،ایمهکرد مراجعه ،ایمهکرد سوال را معطلی و شلوغی با تلفنی مشاورة مشغول رییس جناب که ایمهشنید جواب آخرین هاینماشی انواع قیمت تا است آشنایانش و دوستان این .کند صحبت شانتامنی و راحتی به راجع و بفهمد را مدل هر و شودینم بلند اعتراض به کسی صدای معموال مواقع طور دور که نفری چند با نهایتا یا و زندیم حرف خودش با یا کس مسئولیتییب از کنندیم شکایت و گله و اندهایستاد اطرفش و و شودیم تمام مدیر تلفنی هایهمشاور اینکه تا .اداره مدیر .هایشانهنام امضای و رجوع ارباب پذیرش به کندیم شروع و اعتراض تنها نه شودیم مدیر اتاق وارد که شخصی هر شانهنام امضای از کنندیم تشکر همه بلکه کندینم شکایتی .اندهشد مدیر ارزشمند وقت مزاحم که کنندیم عذرخواهی و شرایطی در انسان اینکه .آیدینم پیش کم اتفاق این مشابه با او و کند او به ظلمی ،مسئولیت و سمت با فردی که بگیرد قرار هیبت و مقام ترس از اما ،است خودش با حق که داندیم کهنای افرادی همیشه ولی .دهد ظلم آن به تن و کند سکوت ،ظالم
Baixar agora