Enviar pesquisa
Carregar
تفسیر.pptx
•
Transferir como PPTX, PDF
•
0 gostou
•
5 visualizações
A
ArshiaKhosravian
Seguir
My opinion
Leia menos
Leia mais
Apresentações e oratória
Denunciar
Compartilhar
Denunciar
Compartilhar
1 de 54
Baixar agora
Recomendados
Salamat jensi
Salamat jensi
Abdolreza Babamahmoodi
لاادری، انواع مختلف و ویژگی های. فارسی (Persian)
لاادری، انواع مختلف و ویژگی های. فارسی (Persian)
HarunyahyaPersian
در چشم پاکبين نبود رسم امتياز
در چشم پاکبين نبود رسم امتياز
کانون آرمان شریعتی
بیخدایی و لاادری گری
بیخدایی و لاادری گری
ketabbb
هویت حقیقی انسان در اندیشه انسانشناختی آیت لله جوادی آملی
هویت حقیقی انسان در اندیشه انسانشناختی آیت لله جوادی آملی
Hassan Najafi
Islamic studies awkum buner campus
Islamic studies awkum buner campus
fazli khaliq
Bahai Faith Anna's Presentation Persian
Bahai Faith Anna's Presentation Persian
dhbahai ...
جهاني شدن و بحران هويت.بخش اول
جهاني شدن و بحران هويت.بخش اول
Majid Zavari
Recomendados
Salamat jensi
Salamat jensi
Abdolreza Babamahmoodi
لاادری، انواع مختلف و ویژگی های. فارسی (Persian)
لاادری، انواع مختلف و ویژگی های. فارسی (Persian)
HarunyahyaPersian
در چشم پاکبين نبود رسم امتياز
در چشم پاکبين نبود رسم امتياز
کانون آرمان شریعتی
بیخدایی و لاادری گری
بیخدایی و لاادری گری
ketabbb
هویت حقیقی انسان در اندیشه انسانشناختی آیت لله جوادی آملی
هویت حقیقی انسان در اندیشه انسانشناختی آیت لله جوادی آملی
Hassan Najafi
Islamic studies awkum buner campus
Islamic studies awkum buner campus
fazli khaliq
Bahai Faith Anna's Presentation Persian
Bahai Faith Anna's Presentation Persian
dhbahai ...
جهاني شدن و بحران هويت.بخش اول
جهاني شدن و بحران هويت.بخش اول
Majid Zavari
جهاني شدن و بحران هويت.بخش اول
جهاني شدن و بحران هويت.بخش اول
Majid Zavari
46th special persian carpet magazine summer 2016
46th special persian carpet magazine summer 2016
IFSMG
جزوه تبیین مبانی توحید اهل بیت علیه السلام 1
جزوه تبیین مبانی توحید اهل بیت علیه السلام 1
خادم صاحب الزمان
The differences between men and women in worship
The differences between men and women in worship
MursiAhmadi
نرم افزار شجره طوبی
نرم افزار شجره طوبی
انتشارات جهان رایانه
مجموعه مقالات اهل سنت
مجموعه مقالات اهل سنت
ezra lioyd
دختران آسمان
دختران آسمان
AghighFamily
Mais conteúdo relacionado
Semelhante a تفسیر.pptx
جهاني شدن و بحران هويت.بخش اول
جهاني شدن و بحران هويت.بخش اول
Majid Zavari
46th special persian carpet magazine summer 2016
46th special persian carpet magazine summer 2016
IFSMG
جزوه تبیین مبانی توحید اهل بیت علیه السلام 1
جزوه تبیین مبانی توحید اهل بیت علیه السلام 1
خادم صاحب الزمان
The differences between men and women in worship
The differences between men and women in worship
MursiAhmadi
نرم افزار شجره طوبی
نرم افزار شجره طوبی
انتشارات جهان رایانه
مجموعه مقالات اهل سنت
مجموعه مقالات اهل سنت
ezra lioyd
دختران آسمان
دختران آسمان
AghighFamily
Semelhante a تفسیر.pptx
(7)
جهاني شدن و بحران هويت.بخش اول
جهاني شدن و بحران هويت.بخش اول
46th special persian carpet magazine summer 2016
46th special persian carpet magazine summer 2016
جزوه تبیین مبانی توحید اهل بیت علیه السلام 1
جزوه تبیین مبانی توحید اهل بیت علیه السلام 1
The differences between men and women in worship
The differences between men and women in worship
نرم افزار شجره طوبی
نرم افزار شجره طوبی
مجموعه مقالات اهل سنت
مجموعه مقالات اهل سنت
دختران آسمان
دختران آسمان
تفسیر.pptx
1.
خدا نام به سنت
و قرآن نظر از ازدواج استاد : لو مرشد رضا دکتر دانشجو : خسرویان ارشیا 4001290666
2.
در و اخروی
و دنیوی حیات در بشر راهنمای ترینعالی عنوان به کریم قرآن یهمه پاسخگوی و هانیازمندی تمامی جامع ،هامکان و هازمان یهمه هاستسرگشتگی . به مستلـزم ،الهـی عظیـم منبـع ایـن از شدن مندبهـره این به تریآسان یطریقه به را پژوهانقرآن که است هـاییروش کـارگیـری نماید متصل عظیم معارف . الهی آیات موضوعی بررسی ،هاروش بهترین از یکی است . سازترینسرنوشت و ترینمهم از یکی تبیین راستای در حاضر نوشتار حیات در آن یکننده تعیین نقش گرفتن نظر در با و ـ ازدواج ـ بشری مقوالت معارف کرانبی دریای به رجوع با تا است آن بر ،انسان جمعی و فردی ،باشد مسیر این در طلبانحقیقت هدایتگر تواندمی که را چهآن ،قرآنی از ازدواج بحث در را اساسی محور چندین جهت این در نماید؛ استخراج جمله : آثار ،ازدواج طبیعی منشأ ،ازدواج ضرورت و اهمیت ،نکاح معناشناسی و خواستگاری ،همسر انتخاب هایمالک ،ازدواج فواید و ... قرار رو پیش را ،است شده مطرح باره این در قرآن شریف مصحف از چهآن و داده ( حیث از چه محتوا حیث از چه و واژگان ) ،معروف مفسرین از استناد چندین ذکر با ، داردمی بیان .
3.
نکاح معناشناسی ضم معنی
به لغت در نکاح ( پیوستن ) لغت و است « زواج » و قرین معنای به است شده اطالق ،جنس یک از مقارن . « من لشیئ شیئ مقارنة علی یدل الزواج ذلک » ( ر . ک . ،فارس ابن 1389 ق ) معنای به ،عرب اصطالح در نکاح چنینهم است شده بیان مختلفی . بر هم واژه این « عقد » بر هم و « وطی » ( جماع ) اطالق است شده . به نکاح که شودمی استنباط چنین ،قرآن آیات بیشتر ظاهر از است عقد معنی : « ... منکم االیامی وانکحوا ... » ( ،نور 32 ) ؛ « ... وابتلوا النکاح بلغوا اذا حتی الیتامی ... » ( ،نساء 6 ) ؛ « ... آمنوا الذین ایها المؤمنات نکحتم اذا ... » ( ،احزاب 49 ) ،نکاح از مقصود ،آیات بعضی در اما است طالقه سه زنان مورد در که ایآیه جمله از عقد؛ نه است وطی : « حتی غیره ً زوجا تنکح ... » ( ،بقره 230 ) آیه از نکته این ،مستقیم نحو به البته از که دیگر یقرینه به بلکه است؛ وطی نکاح از مراد که آیدنمی دست به آیدمی ذهن به و شودمی مراد معنی این ،آیدمی دست به خارج .
4.
نکاح ضرورت و
همیت زن با وی جنسی ارتباط برقرارشدن با جز مرد جنسی یغریزه که جاآن از اشباع مرد توسط جز را خود جنسی یغریزه تواندنمی نیز زن و شودنمی ارضا و اهمیت ،بود نخواهد پذیرامکان ازدواج طریق به جز تناسل و توالد و کند شودمی آشکار ،نکاح ضرورت . است شده گذاریپایه اساس آن بر و است فطری امری ازدواج . زندگی داشتن همین و است استوار خلقت نظام یپایه بر و است طبیعی امری ،نیز خانوادگی پایه خانواده زیرا دهد؛می تشکیل را اجتماع اساس و پایه که است ازدواج یجامعه آن پی در و خانواده هرگز ازدواج بدون و است بشری جامعه اساس و یافت نخواهد تحقق بشری . « و انثی و ذکر من خلقناکم اّ ان الناس ایها یا لتعارفوا قبائل و شعوبا جعلناکم ... » ( ،حجرات 13 )
5.
وارد ازدواج یزمینه
در روایات و آیات ناحیه از که هاییترغیب و تأکید شودمی تقسیم دسته چند به ،دارد داللت آن ضرورت و اهمیت بر و شده : مجرد از ،نصوص این اساس بر همسر؛ اختیار عدم و ماندن مجرد مذمت ـ الف افرادی و مجرد افراد عمل پاداش و اجر در کهجایی تا شده نهی شدت به بودن است شده قائل زیادی تفاوت ،هستند همسر دارای که . ذیل در اردبیلی مقدس آیه « رباع و ثالث و مثنی النساء من لکم طاب ما فانکحوا » ( ،نساء 3 ) نویسدمی : « کار ،همیشه برای نکردن ازدواج که شودمی فهمیده آیه این از به نکته این و است الزم کنیز یا همسر یک الاقل پس نیست؛ خوبی و شایسته داده اهمیت منتهای ازدواج به و شده مذمت کردن زندگی مجرد که آیدمی دست است شده . » ( تابی ،اردبیلی مقدس : ص 510 ) کسی اگر ،است شده سفارش که است ایگونه به ،ازدواج ضرورت در قرآن تأکید کند ازدواج کنیزان با ،کند ازدواج آزاده زنان با تواندنمی و است مجرد . « ملکت ما فمن المؤمنات المحصنات ینکح ان ً طوال منکم یستطعلم من و ایمانکم ... » ( ،نساء 25 ) دستور مؤمنین به قرآن ازدواج؛ به دیگران ترغیب و تشویق بر تأکید ـ ب مردان و زنان نگذارید و درآورید یکدیگر همسری به را مردان و زنان دهدمی بمانند باقی مجرد . « و عبادکم من الصالحین و منکم االیامی انکحوا و ِمائکم ا » ( ،نور 32 ) ازدواج مقدمات و وسایل که کندمی تشویق مذکور آیه زیرا باشد؛ مرد یا زن خواه کنید؛ فراهم را دیگران « انکحوا » زن معنی به است دادن شوهر و دادن . که است شده وارد نیز زیادی روایات زمینه این در
6.
ازدواج طبیعی منشأ در
بلکه ندارد؛ بشر افراد به اختصاص ماده و نر شدن جمع معنای به ازدواج این از جزئی بشر افراد و هاانسان و است حاکم قانون این هستی مجموعه هستند مجموعه . ـ « تذکرون کمّ لعل زوجین خلقنا شیئ کل من و » ( ،ذاریات 49 ) ـ « حفده و بنین ازواجکم من لکم جعل و ً ازواجا انفسکم من لکم جعل وهللا » ( ،نحل 72 ) هایکشش و غرائز ،مرد و زن خلقت در بایستمی ابتدا را ازدواج طبیعی منشأ میان اختالف و مرد و زن خلقت ،چیز هر از قبل بنابراین کرد؛ جستجو دو آن تا داد قرار بررسی مورد باید را آنان هایتفاوت حقیقت در و دو این باشد ازدواج طبیعی منشأ و عوامل بحث برای ایمقدمه . هر و نیست دوگانگی و تفاوت ،اصلی یمایه گوهر لحاظ به ،مرد و زن خلقت در هستند نوعی اتحاد یک دارای و اندشده آفریده ماده و گوهر یک از جنس دو . « منها خلق و واحدة نفس من خلقکم الذی ربکم اتقوا الناس ایها یا زوجها ... » ( ،نساء 1 ) « که است هاانسان افراد حقیقت بیان مقام در آیه این واحدی ریشه از و باشندمی اصل یک از ،شودمی مشاهده که کثرت همه آن با اندشده منشعب . » ( ،طباطبائی 1972 م : ج 4 ص ، 135 ) در اشتراک وجود با اما هستند نیز هاییاختالف و هاتفاوت دارای ،هاآن وجودی گوهر .
7.
به ،است تفاوت
این بیانگر و آمده مرد و زن مورد در که آیاتی جمله از کرد اشاره توانمی ذیل آیه دو : مریم حضرت مادر ـ ( س ) گفت وی آوردن دنیا به از پس : « ... وضعتها یّ ان ّ بر نثی ُ کاأل کرَّ الذ لیس و وضعت بما ُ ماعل هللا و نثیُ ا ... » ( ،عمران آل 36 ) عبارت « کاالنثی الذکر لیس و » است متعال خداوند قول مقول ، ( . ،طباطبائی 1972 م : ج 3 ، 170 ) هم و مرد و زن ظاهری و جسمی هایتفاوت شامل هم مطلق نحو به و شودمی آنان روحی و روانی هایتفاوت . ـ « ... ً اطوارا خلقکم قد و » ( ،نوح 14 ) شامل و است عام ً اطوارا کلمه گونههمه شامل چنینهم شود؛می پیری تا نطفه و خاک از انسان خلقت مراحل گیردبرمی در را اختالف موارد یهمه و شودمی دگرگونی و تفاوت : در اختالف ضعف و قوت در تفاوت و اختالف و افراد هیأت ،پوست رنگ ،أنوثت و ذکورت ( ،طباطبایی 1972 م : ج 20 ص ، 32 ) به نیازمند را هاآن و داده قرار یکدیگر طالب را مرد و زن ،خلقت قانون است آفریده یکدیگر . با که بینندمی نواقصی خود در مرد و زن واقع در مکمل و کنند برطرف را نواقص آن توانندمی بودن یکدیگر کنار در و ازدواج باشند یکدیگر . و جسمی عجیب هایتفاوت این ،آنان میان پیوند تحکیم برای است شده داده قرار هاآن میان روحی ( . ،مطهری 1369 : ص 211 )
8.
جنسی غریزه ـ
لف را مخالف جنس به تمایل خود باطن و فطرت در مرد و زن از اعم هاانسان همه با تماس از و کنندمی احساس متقابل کشش نحوه یک خود ذات در و یابندمی برندمی لذت ،مخالف جنس . ازدواج طبیعی منشأ که است جنسی غریزه همان این است شده بالعکس و زن به مرد گرایش منشأ و آیدمی حساب به . گرایش این آن مرد و زن زیرا ندارد؛ اثبات به نیاز و است مرد و زن خلقت بر مبتنی کنندمی درک و یابندمی خود در را . که است ایگونه به زن و مرد تکوینیات مرد نه و است نیازبی مرد از زن نه اند؛شده آفریده هم برای دو این گویی داندمی حقیقت و واقعیت یک را آن قرآن و زن از . « انتم و لکم لباس هن لهن لباس » ( ،بقره 187 ) جز جنسی یغریزه فطری و طبیعی مسیر ،شد بیان این از پیش کهچنان بنابراین خود این شود؛نمی ارضا مخالف جنس با جنسی ارتباط شدن برقرار با صحیح راه خود به خود جنسی غریزه که است مسلم لیکن است؛ مسیر ترینطبیعی کندمی احساس را آن انسان که گرسنگی مثل دهد؛نمی نشان انسان به را ارضا بخورد چیز چه کهاین اما کند؛می درک نیز را آن شود؛می برطرف خوردن با و کندنمی بیان گرسنگی طبیعت را آن دیگر ،بخورد چگونه یا . چگونه که را آن ارضای مسیر چنینهم ،جنسی غریزه و شهوت یمسأله اصل قرآن کرده بیان را ،است باطل یک کدام و صحیح مسیر کدام اینکه و باشد باید است .
9.
ـ « العالمین من احد
من بها ماسبقکم الفاحشة أتأتون لقومه قال اذ ً لوطا و مسرفون قوم انتم بل النساء دون من شهوة جالّ رال لتأتون انکم » ( ،اعراف 81 - 80 ) انحرافی مسیر و کرده بیان را جنسی یغریزه اصل متعال خداوند ،آیه این در دقیق طور به جنسهم با شهوت ارضای و تمایل که است کرده گوشزد نیز را آن کرده اطالق تجاوزگر و مسرف هاآن به جهت همین از و باشدمی فطرت مسیر خالف است . است شهوت ارضای و اعمال در صحیح غیر و باطل مسیر این . شـده بیان چنین ،کریم قـرآن در جنسی یغریزه ارضـای صحیح مسیر امـا اسـت : « ایمانهم ملکت ما او ازواجهم علی ّ اال حافظون لفروجهم هم والذین ملومین غیر فانهم » ( ،مؤمنون 6 - 5 ) شودمی استنباط چنین فوق آیات از بنابراین : و شود ارضا مخالف جنس از تمتع با که است آن جنسی یغریزه فطری مسیر ، ً اوال است ممنوع جنسهم با جنسی ارتباط . آیه طبق ،ً ثانیا 5 و 6 ،مؤمنون سوره شرع و قانون چهارچوب در که است چیزی آن به محدود مخالف جنس با رابطه همان که است شده بیان « ازدواج » باشدمی .
10.
آرامش و سکون
به نیاز ـ ب خاص مسائل و مشکالت دارای ،خویش مادی و اجتماعی زندگی به توجه با هاانسان سعادت و لذت با همراه صحیح زندگی بخواهند چهچنان و هستند خود زندگی خود راه سر از را هااضطراب و هاخستگی ،هانگرانی آن بایستمی ،باشند داشته کنند سکون و آرامش به تبدیل و بردارند . ،کریم قرآن یفرموده طبق بر « اال القلوب تطمئن بذکرهللا » ( ،رعد 28 ) دارند آرامش به نیاز هاانسان . که است سکون و آرامش به هاانسان تمایل و نیاز همان ،ازدواج عوامل از یکی کندمی پیدا تحقق ،ازدواج یسایه در . ناشی جا این از آسودگی و آرامش این باشند؛می یکدیگر پرورش و نشاط یمایه و یکدیگر مکمل ،جنس دو این که شودمی یکدیگر به که است جهت همین به است؛ ناقص دیگری بدون یک هر که طوری به و سکون ،برسند هم به اگر کنند؛ برطرف را خود نواقص تا کنندمی پیدا تمایل کندمی پیدا تحقق ،است هاآن کمال که آرامش ( . ،طباطبایی 1972 م : ج 16 ص ، 166 ) و است اجتماعی و فردی یجنبه از هم و روحی و جسمی جهت از هم آرامش این به دست آن با مجرد افراد که روانی هایناآرامی و روحی تعادل عدم این است روشن همگان بر وبیشکم ،هستند گریبان ( . ،شیرازی مکارم 1369 : ج 16 ، ص 392 ) فرمایدمی رابطه این در متعال خداوند : ـ « الیها لیسکن زوجها منها جعل و واحدة نفس من خلقکم هوالذی ... » ( ،اعراف 189 ) ـ « الیها لتسکنوا ً ازواجا انفسکم من لکم خلق ان آیاته من و ... » ( ،روم 21 )
11.
لغت اهل نظر
از سکونت و سکون یواژه است الزم ،آیه معنای شدن روشن جهت شود بررسی : « سکن » گیردمی قرار حرکت مقابل در که است ثبوت و استقرار معنی به ،لغت در از گاه و شودمی باطنی و ظاهری ،معنوی و مادی ثبوت و استقرار شامل این و با اگر و کنندمی تعبیر اضطراب رفع و طمأنینه به آن « الی » به ،شود متعدی است اطمینان و اعتماد معنی ( . ،مصطفوی 1360 : ج 5 ص ، 189 ) « بمعنی الیه سکن الیه مال » کنندمی کلی تعبیر آن از گاهی و : « من الیه سکنت ما کل السکن محبوب » ( ،فارس ابن 1389 ق : ج 3 ص ، 89 ) فرمایدمی متعال خداوند : « الیها لتسکنوا » یا « الیها لیسکن » فرمایدنمی و : « عندها لتسکنوا » یا « عندها لیسکن » زیرا ؛ « عنده سکن » را جسمی سکون کلمه کهاین جهت به رساند؛می « عند » آورده اجسام برای و است مکان ظرف اما شود؛می « الیه سکن » شودمی روحی و جسمی سکون شامل ( . تابی ،رازی : ج 25 ، ص 110 ) ،رو این از « لتسکنوا » و « لیسکن » و آرامش هرگونه شامل و است مطلق شودمی سکون . را بالعکس و مرد برای زن خلق علت قرآن که است این دیگر توجه قابلنکته یآیه تعلیل از این و کندمی بیان آرامش و سکونت همان « انفسکم من لکم خلق الیها لتسکنوا ً ازواجا » آیدمی دست به . این ،الذکر فوق یآیه دو از همچنین زن فقط کهاین نه شودمی مرد و زن آرامش موجب ازدواج که آیدمی دست به نکته است آمده آیه در ً اوال زیرا شود؛ مرد سکونت و آرامش موجب : « الیها لتسکنوا » یآیه کهاین فرض بر ً ثانیا شود؛می مرد و زن شامل که است خطابی این و
12.
مودت و انس
به نیاز ـ ج زندگی جمعیدسته صورت به هاانسان که کندمی اقتضا بشر افراد فطرت و طبیعت کنند . داشتن و محبت ،دوستی به نیاز احساس هاانسان ،اصل همین یبرپایه کنندمی یکدیگر با رابطه . ،مودت و انس به هاانسان فطری و روحی نیاز ،این است بدیهی امری . فرمایدمی کریم قرآن : کانون در ما را مودت و انس این قرار یکدیگر محبوب و مأنوس را شوهر و زن و ایمداده قرار همسری و ازدواج دادیم؛ « جعل و الیها لتسکنوا ً ازواجا انفسکم من لکم خلق ان آیاته من و رونّ کیتف لقوم الیات ذلک فی ان رحمة و مودة بینکم » ( ،روم 21 ) یآیه طبق بر شهوانی جهت از فقط ،مرد و زن میان رابطه نزدیکی که شودمی مشخص فوق روایات گونهاین مقصود باب همین از و است رحمت و مودت سبب به بلکه ،نیست شودمی روشن : « النساء حب االنبیاء اخالق من . » ( ،مجلسی 1403 ق : ج 100 ص ، 236 ) ، « النساء دنیاکم من ّ الی حبب و . » ( ص ،همان 218 ) هم به مندعالقه و یکدیگر طالب را مرد و زن که است خلقت قانون ،حقیقت در از و دارد اشیاء به انسان که ایعالقه نوع از نه اما است؛ داده قرار خود آسایش فدای و خواهدمی خود برای را اشیا یعنی شود؛می ناشی خودخواهی آسایش و سعادت زوجین از یک هر که است معنا این به زوجیت عالقه کند؛می بردمی لذت وی یدرباره فداکاری و گذشت از و خواهدمی را دیگری ( . ،مطهری 1369 : ص 211 ) و شهوی مسائل همسران میان گاه که شودمی دیده جهت همین به نیست ممکن جنسی غریزه ارضای ( آن غیر یا مریضی ،سن کهولت جهت به خواه ) انسان نیاز جهت به ً دقیقا این و دارند محبتی با همراه و شیرین زندگی اما
13.
در صدوق شیخ
ز « الشرایع علل » در و مستند شکل به « الفقیه الیحضره من » به است شده نقل مرسل شکل : صادق حضرت از اعینزرارةبن ( ع ) کرد سؤال : ما نزد آدم چپ دنده نهایی قسمت از را حوا خداوند گویندمی که هستند مردمی صادق امام است؟ صحیح این آیا ،است آفریده ( ع ) فرمود : چنین از خداوند فرمود سپس است؛ آن از برتر هم و منزه نسبتی : حضرت آفرینش از بعد خداوند خلقت از آگاهی از بعد آدم حضرت آورد؛ پدید نوظهور شکل به را حوا ،آدم پرسید متعال خداوند از حوا : من انس یمایه او نگاه و قرب که کیست این فرمود خداوند است؟ شده : و باشد تو با که داری دوست آیا ،است حوا این حضرت باشد؟ تو تابع و تو همنشین و بگوید سخن تو با و باشد تو انس یمایه آدم ( ع ) گفت : پروردگارا آری ! گاهآن ،است الزم من بر تو سپاس ،امزنده تا جهت را تو همسری صالحیت چون بخواه؛ را او ازدواج من از فرمود خداوند نمود عطا وی به را جنسی شهوت خداوند و دارد شهوت تأمین ( . رک . ،صدوق شیخ 1401 ق : ج 3 ص ، 229 ،بحرانی حسینی ؛ 1334 : ج 1 ص ، 336 ،آملی جوادی ؛ 1369 : ص 35 ) آدم نگاه و نزدیکی که شودمی استفاده روایت این از ( ع ) ،حوا به ارتباط برقراری یپایه را اصل همین نیز خداوند و است شده وی انس یمایه جنسی شهوت یغریزه ظهور از قبل ،انسان انس این و داد قرار هم با هاآن است بوده ( . ،آملی جوادی 1369 : ص 36 ) است؛ سببی و قراردادی پیوندی ،همسر دو پیوند که است این توجه قابل نکته که آیدمی وجود به چنانآن عالقه و محبت ،پیوندها اغلب در ،وجود این با آیه که است چیزی همان محبت و عالقه این گیرد؛می پیشی نسبی یعالقه از حتی
14.
اکرم پیامبر از ( ص ) فرمود
جحش دختر به احد جنگ از بعد که است شده نقل : شد شهید حمزه ،تو دایی . گفت : « راجعون الیه انا و هلل انا » این اجر من ؛ خواهممی خدا از را مصیبت . پیامبر سپس ( ص ) فرمود : شد؛ شهید نیز برادرت همسرش شهادت خبر که همین اما نمود؛ تکرار را سابق جمالت همان دیگر بار کشید فریاد و گذاشت سر بر دست ،داد او به را . پیامبر ( ص ) فرمود : « نعم شئ المرأة عند الزوج مایعدل » ؛ « جای کسی یا و چیزی زنان نزد در ،بله گرفت نخواهد را همسر . » ( رک . تابی ،حویزی عروسی : ج 4 ص ، 174 مکارم ؛ ،شیرازی 1369 : ج 16 ص ، 47 )
15.
د - خویش وجود تداوم
به میل فرزند به انسان میل همین و است بشری نوع حفظ و نسل بقای منشأ ازدواج ،عالقه و میل این و باشد ازدواج طبیعی منشأ تواندمی ،بقا حب و داشتن کندمی احساس را آن فردی هر که است طبیعی و فطری میلی . و اغراض البته و مختلف هاانسان میان در که کند تقویت را آن تواندمی نیز دیگری اهداف است متفاوت . منشأ زیاد فرزند وجود ،ایعشیره جوامع در ،نمونه عنوان به پیری ایام در دستگیری جهت را فرزند ،دیگر گروهی آید؛می حساب به قدرت و ... یدنباله که است مطلوب جهت این به ،داشتن فرزند اصل اما خواهند؛می است خویشتن حیات و بقا به تمایل جهت در و شودمی تلقی انسان خود وجود . بقای را آن بقای و کندمی تلقی خویش وجود از نازله یمرتبه را فرزند آدمی داندمی خود . که هم فطری میل یک ،فرزند طلب برای مختلف هایانگیزه وجود با ،بنابراین تعلق آن به فطری مستقل خواست و دارد وجود است مطلوب و اصیل میلی گیردمی .
16.
داشتن و انسان
نوع بقای و نسل حفظ یوسیله تنها را زناشویی ،کریم قرآن است کرده معرفی صالح فرزندان . « لکم جعل و ً ازواجا انفسکم من لکم جعل وهللا حفدة و بنین ازواجکم من » ( ،نحل 72 ) که است این عبادالرحمن صفات از یکی بدهد صالح فرزندان هاآن به که خواهندمی متعال خداوند از « یقولون ذینّ وال ً اماما قینّ تللم واجعلنا ٍ اعین ةّ رق یاتناّ رذ و ازواجنا من لنا هب ناّ بر » ( ،فرقان 74 ) یک از حکایت ،داشتن صالح و نیکو فرزند به زکریا عالقه و عشق کندمی فرزند داشتن به ذاتی و فطری میل : « هب رب قال ربه اّ یزکر دعا هنالک الدعا سمیع انک طیبه یةّ رذ دنکّ ل من لی » ( ،عمران آل 38 ) که است نکته این ،آن بودن فطری و فرزند مطلوبیت اثبات موارد جمله از خود برای که آیندبرمی درصدد ،هستند محروم فرزند داشتن از که هاییانسان کنند فراهم ایفرزندخوانده . آن به که دارد بیانی زمینه این در قرآن شودمی اشاره : یوسف که کسی ( ع ) را او سفارش همسرش به ،خرید مصر در را گفت و کرد : « ً ولدا خذهّ تن او ینفعنا ان عسی مثواه اکرمی ... » ( ،یوسف 21 ) از اشتیاق در و نداشت فرزندی مصر عزیز که شودمی استفاده چنین جمله این دل ،افتاد برومند و زیبا کودک این به چشمش کههنگامی ،بردمی سر به فرزند باشد او فرزند جای که بست وی به .
17.
ازدواج فواید و
آثار آثار این پرتو در که است مترتب ازدواج بر اجتماعی و فردی فواید و آثار و ارزش شدن روشن جهت رو این از شود؛می سعادتمند جامعه هم و فرد هم شودمی ازدواج مستقیم آثار و فواید به گذرا ایاشاره ،ازدواج منزلت : فساد و تباهی از حفظ ـ الف است شهوت یغریزه ،انسان غرایز از یکی ،شد بیان این از پیش که طورهمان آیدمی حساب به غرایز ترینقوی از که . بایستمی فطرت ندای و غریزه این به در آن ارضای که است این غریزه این به مناسب پاسخ و شود داده مناسب پاسخ که است ازدواج همان ،محدوده این و گیرد صورت خاصی یمحدوده و چارچوب یک شودمی فساد و گناه از حفظ موجب . در مطلب این مستندات از برخی به اینک شودمی اشاره کریم قرآن آیات : 1 است آمده لوط قوم داستان در ـ : حضرت خانه وارد الهی فرستادگان کهوقتی کردند درخواست لوط حضرت از و شدند جمع او یخانه اطراف وی قوم ،شدند لوط برسند خود مقصود به تا دهد تحویل را فرستادگان آن که [. 1 ] در لوط حضرت فرمود هاآن پاسخ : « … فی خزونُ تال و هللا فاتقوا اطهرلکم ّ نه بناتی هؤالء قوم یا ضیفی ... » ( ،هود 78 )
18.
،کرد پیشنهاد هاآن
به پیامبر لوط که چهآن ،قوم این یسابقه به توجه با یک در هاآن جنسی یغریزه کهاین و بود هاآن به خود دختران ازدواج مسأله عقد بدون را خویش دختران کهاین نه گردد؛ تأمین خاص یمحدوده و ضابطه فرمود که وقتی ، ً اوال زیرا بدهد؛ قرار هاآن اختیار در نکاح : « بناتی هؤالء لکم اطهر هن » هستند شما طهارت موجب و باشند شما برای من دختران هااین ، کهاین به ندارد سازگاری هرگز این ،است عفاف و پاکی ،طهارت هاآن در و دهد؛ قرار هاآن اختیار در نکاح و ازدواج بدون را خود دختران شود گفته و طهارت هرگز سفاح و زنا در و آیدمی حساب به زنا و سفاح دیگر این زیرا نیست پاکی . « ً سبیال ساء و ً فاحشة کان انه ناّ الز التقربوا و » ( ،اسراء 32 ) تباهی و فساد عالج راه دادن نشان ،گفتار این از لوط حضرت مقصود ،ً ثانیا عالج که است دور به پیامبران مقام از این و اندگشته مبتال آن به که است عالج راه و دهد نشان دیگر باطلی به را باطل راه و دیگر فساد به را فساد کند بیان زنا با را لواط ( . ،طباطبایی 1972 م : ج 10 ص ، 339 ) ممکن ،ً ثالثا یجمله از لوط حضرت مقصود که نیست « لکم اطهر ّ نه بناتی هؤالء » ازدواج ، تشویق و امر ،است معصوم که پیامبری آیدمی الزم زیرا نباشد؛ خود دختران نیست سازگار انبیا عصمت با این و باشد کرده فحشا و منکر به . اگر ،ً رابعا از مراد « اطهرلکم ّ نه بناتی هؤالء » آیه دنباله دیگر ،نباشد هاآن ازدواج فرمایدمی که : « فاتقوهللا » ندارد تحقق الهی تقوای ،زنا در زیرا ندارد؛ معنی جمله همان ،باشد خود از ننگ و رسوایی دفع برای اگر و « فی التخزونی و
19.
2 فرمایدمی که است
مطلقه زنان مورد در دیگر یآیه ـ : همسر با خواستند اگر و پاکی موجب زیرا نشوید؛ هاآن ازدواج مانع ،کنند ازدواج خود عالقه مورد است شما رشد . « إذا ّ نازواجه ینکحن ان ّ نتعضلوه فال اجلهن فبلغن ساءّ نال قتمّ طل اذا و اآلخر الیوم و باهلل یؤمن منکم کان من به یوعظ ذلک بالمعروف بینهم واَ ضراَ ت التعلمون انتم و یعلم وهللا اطهر و لکم ازکی ذلکم » ( ،بقره 232 ) مبارکه یآیه و شوندمی هّ دع اتمام از پس مطلقه زنان ازدواج مانع که را کسانی کندمی نهی فرمایدمی آیه انتهای در سپس : رشد و پاکی موجب ،ازدواج از منع عدم این است شما برای . « بر توحیدخواهی تقویت عامل ازدواج که آیدمی دست به نکته این فوق یآیه از عفت ملکه چنینهم و کندمی رشد فضایل یهمه آن اساس بر و شودمی فطرت مبنای از و شودمی طهارت و پاکدامنی موجب و کندمی رشد آید؛می وجود به حیا و کندمی حفظ ،بشود اجانب به توجه کهاین . » ( رک . ،طباطبایی 1972 م : ج 2 ص ، 239 ) اساس همین بر و است زنان درخصوص آیه اگرچه « اطهر و لکم ازکی » فرموده جدا هم از دو این زیرا آید؛می نیز مردان مورد در بیان همین اما ،است ،شودمی اجانب به وی توجه عدم و زن پاکدامنی موجب ازدواج اگر پس نیستند؛ شودمی اجنبیه به توجه عدم و پاکی و عفت موجب هم مرد در طورهمین . قرآن پس داندمی یکدیگر به وابسته را زن و مرد : « الی فثَّ الر یامّ صال لیلة لکم َّ احل َّ نُ هَ ل لباس انتم و لکم لباس ّ نه نسائکم ... » ( ،بقره 187 ) یجمله به کهآن با « لهن لباس انتم و لکم لباس هن » نبوده آن بیان مقام در و نبوده نیازی
20.
صادق امام ( ع ) پیامبر از
را روایتی زمینه این در ( ص ) کندمی نقل : « اذا و االرض فی فتنه تکن تفعلوه واال فزوجوه دینه و خلقه ترضون من جاءکم کبیر فساد » تحقق ازدواج اگر که دارد مطلب این از حکایت ،روایت این و فساد موجبات ،شود کم ازدواج به گرایش مردم میان در و نکند پیدا آیدمی فراهم فتنه و تباهی ( . رک . ،عاملی حر 1409 ق : باب ،النکاح کتاب 28 )
21.
انسان نوع و
نسل بقای ـ ب است متعال خداوند مراد و انسان طبیعت با مطابق نسل تولید . ـ « و حفده و بنین ازواجکم من لکم جعل و ً ازواجا انفسکم من لکم جعل وهللا یکفرون هم بنعمةهللا و یؤمنون أفبالباطل الطیبات من رزقکم . » ( ،نحل 72 ) هانوه و فرزندان هاآن از و داد قرار جنس یک از را مرد و زن خداوند به زیرا است؛ متعال خداوند هاینعمت باالترین از یکی خود این و داد قرار شودمی گذاشته بنا آن بر بشری یجامعه یبنیه و اساس ،تکوینی و فطری طور این انسان اگر و خیزدمی بر زیستیهم و همیاری ،تعاون که است آن از و دوری آن از و کند جدا هم از را مرد و زن بین تکوینی ارتباط و رشته در و شد خواهد گسسته هم از و رفته میان از بشری جامعه آینه هر ،کند شد خواهد منجر انسان نابودی و هالکت به واقع ( . ،طباطبایی 1972 م : ج 2 ، ص 214 ) ـ « النفسکم مواّ دق و شئتم یّ ان حرثکم فأتوا لکم حرث نسائکم ... » ( ،بقره 223 ) در بذر که کسی عنوان به مردان از و کشتزار عنوان به زنان از خداوند خواهد فرزند آن یثمره که است کرده یاد ،کاردمی را آن و دارد اختیار جمله که بود « النفسکم وقدموا » است آن بیانگر . خلقت از هدف که جاآن از است تعالی باری عبادت ،انسان : « لیعبدون ّ اال واالنس َّ الجن ماخلقت و » ( ،ذاریات 56 ) پروردگار یاد و خداوند ذکر ابقای به منجر صالح نسل بقای ،
22.
نیکو و صالح
فرزند داشتن برای عباد دعای : « ... ازواجنا من لنا هب ربنا اماما قینّ تللم واجعلنا اعین ةّ رق یاتناّ رذ و » ( ،فرقان 74 ) حضرت دعای و فرزند البته و فرزند به انسان فطری نیاز بیانگر ،ذیل یآیه دو در زکریا است نیکو و صالح : « طیبه یةّ رذ لدنک من لی هب رب قال ربه زکریا دعا هنالک الدعا سمیع انک » ( ،عمران آل 38 ) ؛ « ... یرث و یرثنی ً اّ یول دنکّ ل من لی فهب ً اّ یرض ّ بر اجعله و یعقوب آل من » ( ،مریم 6 - 5 ) زکریا حضرت مثل انبیا از بعضی که آیاتی در ،بنابراین ( ع ) حضرت و ابراهیم ( ع ) آن بر عالوه هااین همه ،اندکرده خداوند از فرزند درخواست است شرط نیز صالح فرزند داشتن که دارد داللت این بر ،طبیعی و فطری میل .
23.
آسایش و آرامش
تأمین ـ ج و انس و روحی و جسمی آرامش ،آسایش به نیاز احساس ،انسان طبیعت و فطرت به و کندمی جستجو خانواده صمیمی و گرم کانون در فقط را آن و دارد مودت روح و جسم آسایش و گیردمی آرام شهوت سرکش یغریزه که است ازدواج یواسطه کندمی پیدا تحقق . « لتسکنوا ً ازواجا انفسکم من لکم خلق ان آیاته من و یتفکرون لقوم الیات ذلک فی ّ نا رحمة و ً ةّ دمو بینکم جعل و الیها » ( ،روم 21 ) جسم و فکر آسایش و آرامش احساس مرد و زن ،ازدواج یسایه در اگر لذا بود خواهد ثبات با ازدواج این ،شود برقرار مودت و انس هاآن بین و کنند شد نخواهد متزلزل هرگز و . « صادق امام ( ع ) فرمود : نداشته را هاآن از یکی کس هر که است صفت پنج خواهد مشغول او فکر و کمی با او عقل و نقص با او زندگی همواره ،باشد بود . هم و مونس ،چهارم فراوان؛ روزی ،سوم امنیت؛ ،دوم سالمتی؛ ،اول فرمود حضرت کیست؟ فکرهم و مونس کردم سؤال امام از فکر؛ : همسر شایسته ... » ( ،حرعاملی 1409 ق : باب ،النکاح کتاب 14 ح ،النکاح مقدمات ، 7 )
24.
جامعه سعادتمندی ـ
د و غریزی میل خود در ،رسید بلوغ و رشد حد به کهوقتی ،بشر افراد از هریک که طرفینی تمایل این بایستمی و کندمی احساس مخالف جنس به نسبت فطری است جااین شود؛ ارضا قبولی قابل و مطلوب شکل به ،است جنسی یغریزه همان از شود؛می احساس ،است خانواده همان که اجتماع تشکل به انسان نیاز که آن در تناسل و توالد و جنسی رابطه که شودمی سعادتمند ایجامعه ،رو این باشد استوار صحیح یپایه بر و منظم . و آزاد آن در جنسی روابط که ایجامعه وتباهی فساد با همیشه ،باشد حاکم آن در بندوباریبی و باشد شرط و قیدبی بود خواهد گریبان به دست . که ایجامعه است؛ خانواده ،جامعه مرکزی هسته روی ،کنند خالی شانه آن هایمسئولیت قبول و خانواده تشکیل از آن افراد دید نخواهد را ترقی و خوشبختی . در شده تربیت و نکاح از ناشی فرزندان اجتماعی بهسازی و اجتماع هایچرخ گرداندن در توانندمی که هستند خانواده بست امید هابدان اقتصادی و . ،آزاد و نامشروع روابط از ناشی فرزندان اندجامعه سربار و بزهکار عناصر و محروم صحیح تربیت از اغلب ( رک . ،صفایی 1370 : ص 27 ) ،اندنچشیده را خانواده گرم محبت طعم هرگز که جاآن از و کرد خواهند زندگی کینه و عقده با همراه همیشه . تزلزل باعث امور همین شد خواهد آن سقوط و انحراف ً نهایتا و جامعه . « سبیال وساء فاحشة کان انه ناّ الز تقربوا ال و » ( ،اسراء 32 ) جای به اگر در روحی و جسمی گوناگون امراض ،شود حاکم جوامع میان زنا و سفاح ،ازدواج ،مرج و هرج به و بنددبرمی رخت صداقت و پاکی ،عفت و شودمی رایج جامعه
25.
اقتصادی توسعه ـه است
مهمی نقش دارای ،خانوادگی زندگی در ،اقتصادی رفاه و معیشتی وضعیت . ،خوراک قبیل از زناشویی زندگی وسائل کردن فراهم و ازدواج مقدمات تأمین خانواده تشکیل در اساسی نقش که تشریفاتی مسائل برخی و مسکن ،پوشاک سنین در زناشویی زندگی مسئولیت بار زیر ایعده که است شده موجب ،ندارد نروند جوانی . از پس را معیشتی یتوسعه بلکه داند؛نمی صحیح را نگرش این قرآن و اسالم است کرده تضمین ،آن همراه برکت و تالش واسطه به ازدواج . « االیامی وانکحوا وهللا فضله من هللا یغنهم فقراء یکونوا ان امائکم و عبادکم من والصالحین منکم علیم واسع . » ( ،نور 32 ) جهت در مانعی چیزیبی و فقر ،مبارکه یآیه طبق بر نیازیبی و برکت ازدواج پرتو در خداوند ،زیرا باشد؛نمی خانواده تشکیل کندمی عطا . هایفعالیت و زندگی به ،دهدمی تشکیل خانواده که فردی ً معموال بیشتری درآمد درپی و کندمی کار بیشتر دهد؛می نشان بیشتری عالقه اقتصادی در این و کند تأمین احسن نحو به را خود یخانواده رفاه بتواند تا است بود خواهد مؤثر کشور و خانواده اقتصادی معیشتی توسعه ( . ،صفایی 1370 : ص 9 ) مرد و زن شدن نیازبی ،کندمی بیان قرآن که چهآن ،است ذکر قابل البته آیدمی دست به غنا معنی به توجه با این و است . با همراه که ازدواجی دهدمی پرثمر روزی و تالش ،برکت آن به خداوند ،باشد تقوی و ایمان : « من و الیحتسب حیث من یرزقه و مخرجا له یجعل هللا یتق ... » ( ،طالق 3 )
26.
شودمی اشاره روایات
بعضی به رابطه این در : ـ « عبدهللاابی عن ( ع ) النبی الی رجل جاء قال ( ص ) ،فقال الحاجه الیه فشکا علیه فوسع فتزوج تزوج » ، « صادق امام ( ص ) فرمود : پیامبر نزد مردی ( ص ) کرد شکایت دستیتهی از و آمد : پیامبر ( ص ) فرمود : کن ازدواج . مرد آن آمد پدید او زندگی در گشایشی و کرد ازدواج . » ( ،کلینی 1401 ق : ج 5 ص ، 330 ) شد مسلمان جوبیر نام به شخصی یمامه مردم از ـ . ،قامت کوتاه مردی پیامبر بود؛ منظرزشت و بدقیافه ( ص ) به ایدلسوزانه و مهربان نگاه روزی فرمود و کرد وی : « و دنیاک علی اعانتک و فرجک بها فعففت امرأة تزوجت لو آخرتک » ، « کمکی و شدمی تو حفظ و گشایش سبب ،کردیمی اختیار همسر اگر بود تو آخرت و دنیا برای . » ( ،حرعاملی 1409 ق : باب ،النکاح کتاب 25 ح ، 1 ) عبارت « آخرتک و دنیاک علی اعانتک » اقتصادی توسعه در مرد و زن به کمک کندمی اشاره را خانوادگی زندگی به مربوط امور دیگر و خانواده . ـ « عبدهللاابی عن ( ع ) قال : العیال و النساء مع الرزق » ( همان : باب 11 ح ، 4 ) ـ « هللا رسول قال ( ص :) لکم ارزق فانه األهل اتخذوا » ( همان )
27.
همسر انتخاب هایمالک مترتب
آن بر که آثاری و دارد زندگی در همسرگزینی که اهمیتی به توجه با انتخاب ،مبنا آن بر تا باشد هاییمالک ،همسر اتخاذ برای بایستمی ،است گیرد صورت . است ذیل عبارت به سنت و قرآن موردنظر هایمالک : دینی اعتقاد و ایمان ـ الف است همسر انتخاب شرایط ترینمهم از یکی ،دینی ایمان از بودن برخوردار . از یکی اگر و باشند عقیدههم و فکرهم ،دینی بعد در بایستمی مرد و زن بود خواهد باطل هاآن ازدواج ِ دعق ،باشد مشرک هاآن . این ً صراحتا قرآن کندمی بیان را مطلب : « من خیر مؤمنة مة َ اال و َّ یؤمن حتی المشرکات والتنکحوا من خیر مؤمن لعبد و یؤمنوا حتی المشرکین تنکحوا ال و لواعجبتکم و مشرکة المغفرة و ةَّ الجن الی یدعوا وهللا ارّ نال یَ ال یدعون اولئک اعجبکم لو و مشرک رونّ کیتذ همّ لعل اسّ نلل آیاته نّ ییب و بإذنه . » ( ،بقره 221 ) و انسان دو بین رابطه ترینقوی و باالترین ،بهترین ازدواج که جاآن از ،است مخالف جنس دو بین ( ،قطب 1400 ق : ج 1 ص ، 238 ) دو این ،اساس همین بر ،نیست پذیرامکان امر این و باشند یکی روحی و قلبی جهت از بایستمی نفر ،فکر و عقیده ،مذهب زیرا باشند؛ یکی عقیدتی و فکری لحاظ به کهاین مگر است افراد اعمال و قلوب ،افکار ،نفوس در عامل مؤثرترین . بیان چنین را مشرکان با ازدواج حرمت حکمت فوق یآیه در ،متعال خداوند کندمی : « النار الی یدعون اولئک » به که است انحرافی مسیری مشرک مسیر شودمی ختم جهنم و تباهی ،ظلمت . ،بهشت ،مؤمن افراد مسیر ،مقابل در
28.
یآیه « یؤمن حتی المشرکات
التنکحوا ... » با ازدواج حرمت صریح طور به ، رساندمی را مشرک . مشرک با ندارد حق مسلمان زن یا مسلمان مرد کهاین در آیا که است این ،اختالف مورد یمسأله اما نیست؛ اختالفی و بحث ،کند ازدواج « مشرک » خیر؟ یا شودمی نیز کتاب اهل شامل شامل و است کافر غیر مشرک که آیدمی دست به مطلب این ،آیات برخی ظاهر از کرد استتناد توانمی مورد چندین بر که شودنمی کتاب اهل : 1 بر عطف و اندشده ذکر هم کنار در کتاب اهل و مشرکین آیه چندین در ـ است هاآن دوگانگی نشانه خود این و اندشده یکدیگر . ـ « المشرکین ال و الکتاب اهل من کفروا ذینّ ال ّ دمایو ... » ( ،بقره 105 ) ـ « تأتیهم حتی ینّ کمنف والمشرکین الکتاب اهل من کفروا ذینّ الیکنلم البینه » ( ،بینه 1 ) ـ « اشرکوا ذینّ وال الیهود آمنوا ذینَّ ِل ل ً ةعداو ِ اسّ نال َّ اشد َّ لتجدن » ( ،مائده 82 ) ـ « جهنم نار فی والمشرکین الکتاب اهل من کفروا ذینّ ال ّ نا » ( ،بینه 6 ) ـ « ذینّ وال والمجوس صاریّ نوال ابئینّ صوال هادوا ذینّ وال امنوا الذین ّ نا اشرکوا ... » ( ،حج 17 )
29.
2 قائل شریک خداوند
برای کتاب اهل که شودمی استفاده قرآن آیات از ـ پذیرفتندمی را هاآن و داشتند اعتقاد معاد و نبوت اصل به و نبودند . « قل و هللا ّ اال َ دنعب ّ اال بینکم و بیننا سواء کلمة ِلی ا تعالوا الکتاب اهل یا شیئا به النشرک ... » ( ،عمران آل 64 ) ؛ « کان من ّ اال الجنة یدخل لن وقالوا نصاری او ً هودا ... » ( ،بقره 111 ) ؛ « من قال الکفر منهم عیسی َّ سَ حأ اّ مفل مسلمون اّ بان اشهد و باهلل اّ نام انصارهللا نحن ونّ یالحوار قال هللا الی انصاری الشاهدین مع فاکتبنا َ لسوَّ الر بعناَّ ات و أنزلت بما اّ نآم ناّ بر » ( ،عمران آل 53 - 52 ) 3 و متنوع کتاب اهل با مشرکین احکام نسبت ،جهاد و جنگ با رابطه در ـ فرمایدمی مشرکین با جنگ درباره کریم قرآن است؛ مختلف : « انسلخ فاذا واحصروهم خذوهم و وجدتموهم حیث المشرکین فاقتلوا الحرم االشهر ... » ( ،توبه 5 ) فرمایدمی کتاب اهل به نسبت اما ؛ : « باهلل الیؤمنون الذین قاتلوا ذینّ ال من ّ قالح دین الیدینون و رسوله و هللامّ رماح مونّ رالیح و االخر ِ مبالیو ال و صاغرون وهم ید عن الجزیة یعطوا یّ تح الکتاب اوتوا » ، ( ،توبه 29 ) شامل مشرک کهاین و رسانندمی را کتاب اهل با مشرکین تفاوت ،آیات گونهاین شود؛نمی کتاب اهل [ 2 ] کفر کهاین دلیل به هستند؛ شریک کفر در همگی گرچه و خداست به شرک همان ،آن عملی صورت و باال یمرتبه است؛ مراتب دارای که است کسی آن ترنازل مرحله و هستند مسیحیان و یهودیان ،آن نازل یمرحله اطالق کفر آن به که حج تارک مثل باشد؛ آن تارک یا اسالم از ضروری منکر است شده . « َ هللا َّ فان کفر من و ً سبیال إلیه استطاع من ِ البیت ُّ حج اسّ نال یَ لَ ع ِ ّ ِ ولِل
30.
بدین ،رساندمی کتاب
اهل زنان با را مسلمان مردان نکاح جواز که ایآیه است قرار : « الکتاب اوتوا ذینّ ال طعام و باتِ ّ یَّ الط لکم َّ احل الیوم ... َّ اجورهن َّ آتیتموهن إذا قبلکم من الکتاب اوتوا الذین من والمحصنات ... و الخاسرین من االخرة فی هو و عمله حبط فقد باالیمان یکفر من » ( ،مائده 5 ) یجمله « قبلکم من الکتاب اوتوا الذین من والمحصنات » بر عطف « احل الیوم لکم » را هستند عفیف و پاکدامن که کتاب اهل زنان با نکاح جواز این و است رساندمی . آیه به آیه این که است شده اشکال آیه این به « والتنکحوا یؤمن حتی المشرکات » است شده نسخ . که مائده سوره یآیه حکم ،بنابراین ماندمی باقی حرمت حکم و شده نسخ ،باشدمی کتاب اهل زنان با ازدواج جواز کتاب اهل زنان با ازدواج حرمت در را بیان همین ،نیز روایات از یکسری و کندمی تأیید . فرمایدمی که مائده سوره آیه ، ً اوال که گفت توانمی جواب در : « احل الیوم لکم ... قبلکم من اوتواالکتاب الذین من والمحصنات » قبل آیات و آیه سیاق ، را این و است امر این بیان مقام در و است تخفیف و امتنان سیاق ،آن از با دیگر ،مقام این در بنابراین آورد؛ دست به آیات در تفکر از توانمی بود نخواهد سازگار نسخ . شمول عدم مورد در که مطالبی به توجه با ،ً ثانیا یآیه ً اصوال ،شد بیان کتاب اهل به شرک « المشرکات والتنکحوا ... » یآیه و « الکتاب اوتوا الذین من والمحصنات » تا نیستند یکدیگر با ارتباط در ، شودنمی کتاب اهل شامل مشرک که شد ثابت زیرا باشد؛ منسوخی و ناسخ کهاین بشود نسخی تا نیستند یکدیگر به ناظر و . هاآن سند که روایاتی طبق ،ً ثالثا
31.
ـ « هللارسول قال ( ص ) و حاللها
فاحلوا ً نزوال القرآن آخر المائده سورة ان حرامها حرموا » ( ،سیوطی 1403 ق : ج 2 ص ، 252 ) ـ « علی عن ( ع ... ) ثالثه او بشهرین هللارسول یقبض ان قبل المائده نزلت انما » ( ،حرعاملی 1409 ق : ح ،الطهاره کتاب 1 ) آیه با مائده یسوره در مذکور یآیه که است این دیگر یشده مطرح اشکال 10 فرمایدمی که ممتحنه سوره : « الکوافر بعصم والتمسکوا » زیرا دارد؛ تنافی جواز به حکم تواننمی ،بنابراین است؛ مائده یسوره آیه ناسخ آیه این کرد کتاب اهل با ازدواج . ممتحنه یسوره آیه و نیست آیه دو بین تنافی ، ً اوال که گفت توانمی جواب در که است مردانی و زنان از صحبت ممتحنه سوره در زیرا باشد؛ ناسخ تواندنمی ،زمان خاص شرایط به توجه با و شودمی مسلمان مرد سپس و بودند کافر پیامبر ( ص ) آنان زنان یا شوند جدا خود زنان از باید یا که دهدمی دستور است بوده کار در ابتدایی جهت و شوند مسلمان نیز . سوره یآیه ،ً ثانیا با این و است تخفیف و امتنان مقام در ،شد داده توضیح که گونههمان مائده و رساندمی را مسلمین بر تخفیف حکم آیات این سیاق زیرا نیست؛ سازگار نسخ باشدنمی صحیح شدن نسخ با این . از قبل و مدینه در ممتحنه یسوره ،ً ثالثا پیامبر بر که بود ایسوره آخرین مائده سوره اما ،شد نازل مکه فتح اکرم ( ص ) شد نازل ( ،معرفت 1366 : ج 2 ص ، 340 ) مطلب این تواندنمی بنابراین و منسوخ سپس و باشد ناسخ اول که است این آن یالزمه که چرا باشد؛ صحیح است محال این و بیاید .
32.
1 فرمایدمی متعال خداوند
که مائده سوره آیه در ـ : « لکم احل الیوم ... الکتاب اوتوا الذین من والمحصنات ... » زنان با مسلمان مردان ازدواج فقط ، نه رساند؛می صورت این در فقط را آن جواز و کندمی بیان را کتاب اهل صورت این آیه قطع طور به زیرا را؛ کتاب اهل مردان با مسلمان زنان ازدواج است مسلم کتاب اهل با ازدواج از قسم این حرمت و کندنمی بیان را . 2 از نظرصرف ،است شده وارد کتاب اهل زنان با ازدواج زمینه در که روایاتیـ روایات زیرا ندارد؛ را هاآن با ازدواج حرمت بر قاطع داللت هاآن سندی بحث شوندمی تقسیم دسته چند به زمینه این در وارده ( : نک . ،حرعاملی 1409 ق : النکاح کتاب ) رساندمی را جواز که ایآیه ،مطلبند این بیانگر روایات از ایدسته ـ : « قبلکم من الکتاب اوتوا الذین من والمحصنات » یآیه به توجه با « والتنکحوا المشرکات » آیه یا « الکوافر بعصم والتمسکوا » که بیانی با اما است؛ شده نسخ است معلوم روایات از دسته این وضع ،شد مطرح نسخ زمینه در . از که است آن امثال و مااحب نظیر کلماتی شامل روایات از دیگر ایدسته ـ به حکم که است مشکل روایات این وسیله به و شودمی استنباط کراهت هاآن کرد حرمت . 3 یآیه زیرا نیست؛ موقت و دائم نکاح میان تفاوتی که است آن دیگر نکته ـ « والمحصنات ... » ازدواج که است این آیه ظهور زیرا شود؛می شامل را دو هر ، باشد؛ موقت یا دائم طور به خواه باشد؛می حالل و جایز کتاب اهل زنان با شامل نکاح جواز اصل لکن اند؛داده موقت در فقط جواز به حکم مشهور البته
Baixar agora