SlideShare uma empresa Scribd logo
1 de 7
Baixar para ler offline
‫‪sco‬‬
        ‫كانــون آرمــان شــريعتـي‬
                                         ‫كدام مطهری ؟‬




           ‫‪Sco1385@Gmail.com‬‬




                                                                    ‫تقـی رحمـانی‬



           ‫2101‬   ‫شماره مقالـه :‬

             ‫7‬    ‫تعـداد صفحـه :‬

        ‫70/78‬     ‫آخرين بررسی :‬

         ‫0000‬     ‫تاريــخ تحـرير :‬

                                                                   ‫‪www.shandel.org‬‬




                                     ‫موضـوع : نقدی بر آرای مطهری‬


‫‪Print‬‬   ‫‪search‬‬                        ‫‪Prev‬‬        ‫1‬        ‫‪Next‬‬            ‫‪Full‬‬      ‫‪Exit‬‬
‫کدام مطهری ؟‬

‫شاید آثارِ هیچ اندیشمندی بعد از انقالب به اندازهٔ آرای مرحوم مطهری موردِ تبلیغ رسمی از سوی حاکمیت قرار نگرفته است. البته ترویج و تبلیغ‬
‫ِ‬                                                           ‫ِ‬
‫آرای متفکران امری مذموم نیست، اما حمایت رسمی و همهجانبه در جوامعای همانندِ جامعه ما، امکان نقد پذیری اندیشه موردِ حمایت را مُنتفی میسازد‬
                             ‫ٔ‬       ‫ِ‬        ‫ِ‬         ‫ٔ‬                                        ‫ِ‬
                                                                                                        ‫و یا در عمل، نقد را مشکل مینماید.‬
                                                   ‫ِ‬
‫در فراز و نشیبهای دو دهه اخیر، آرای مرحوم مطهری به عنوان متفکری که پای در سنت حوزوی داشت و از همین پایگاه نیز به اندیشه و تفکرِ‬
                                                                            ‫ِ‬                                 ‫ٔ‬
 ‫دوران مدرن نظر مینمود و با دیدِ فلسفه قبل از کانتی با مجموعه مدرنیته برخورد میکرد و در همین راستا بر آرای کلیه روشنفکران غیرِ مذهبی و مذهبی‬
                      ‫ِ‬         ‫ٔ‬                                                ‫ٔ‬                     ‫ٔ‬                                  ‫ِ‬
                                                       ‫( اعم از بازرگان، شریعتی و... ) نقدِ فراوان داشت، امروز در معرض دو نوع برداشت قرار دارد :‬
                                                                                 ‫ِ‬
      ‫ٔ‬                 ‫ِ ِ‬           ‫ٔ‬                        ‫ٔ ِ‬                ‫ِ‬
 ‫1. برداشتی که اندیشه وی را سپرِ اولیه و خاکریزِ اول حمایت کامل از اندیشه سنتی حوزوی میداند که در سایه آن برتری کامل نَقل بر عقل و رابطه یک‬
                                                                                         ‫ِ‬                             ‫ٔ‬
‫طرفه میان این دو را توجیه میکند. بر اساس این دیدگاهِ فلسفی، عقل آدمی در پرتوِ وحی میتواند راهِ نجات را بیابد، پس وحی و مجموعهای که در پرتوِ‬
                                                                            ‫ِ‬                      ‫ِ‬                                ‫ٔ ِ‬
                   ‫ِ‬                                ‫ِ‬                          ‫ِ‬                     ‫ٔ‬                        ‫ِ‬
 ‫وحی به نامِ فرهنگ دینی ـ فقهی به وسیله علما و روحانیت در طی قرنها شکل گرفته، دارای مزیت بسیار واال است که باید مبنای اصلی هرگونه اندیشه و‬
 ‫عمل برای انسان دینی قرار گیرد. در این برداشت از مطهری، ایشان فردِ موافق با خود را واردِ وادی جهان و زیست حوزوی ـ سنتی مینمایند که میتواند‬
                                      ‫ِ‬               ‫ِ‬                                                                         ‫ِ‬
 ‫به نوعی سنت گرایی ( بنیاد گرا ) منتهی شود که البته قسمتی از آرای مرحوم مطهری در این روایت موردِ توجه قرار میگیرد که وی بر روشنفکران مذهبی‬
           ‫ِ‬
                                                         ‫ِ‬           ‫ٔ‬                                                            ‫ِ‬
        ‫و خطرِ التقاط آنان ( به طورِ عمده شریعتی ) تاخته است. ( به طورِ عمده مرحله سومِ زندگی وی را در برمیگیرد. یعنی سالهای 0531 تا 8531 ).‬
                                    ‫ٔ ِ‬                      ‫ِ‬                   ‫ِ ِ‬
‫در این روایت، مرحوم مطهری با مرزبندی با جریان التقاط چپ و راست‪ T‬مخاطب خود را به سوی اندیشه ناب حوزوی میآورد که در اینجا اندیشمندان‬
‫و معتقدان سنت گرا به راحتی میتوانند بعد از عبور از مرحله نقدِ سلبی آرای مطهری نسبت به اندیشه نوگرای مذهبی، به مخاطب خود که از تونل التقاط‬
       ‫ِ‬              ‫ِ‬                      ‫ٔ‬                                    ‫ٔ‬                                             ‫ِ‬


‫‪Print‬‬     ‫‪search‬‬                                          ‫‪Prev‬‬         ‫2‬         ‫‪Next‬‬                                ‫‪Home‬‬        ‫‪Full‬‬       ‫‪Exit‬‬
‫به چمن زارِ ایمان و شریعت وارد شده است، اصول مُسلم حوزوی ـ سنتی را بیاموزد. به دیگر سخن، این روایت از مطهری بر چند جنبه مهم اندیشه وی‬
   ‫ٔ‬      ‫ٔ ِ‬                                                                      ‫ِ َّ ِ‬
                                                                                  ‫تأکیدِ فراوان دارد که برخی از این ویژگیها چنین است :‬
                                         ‫1‬
                                                                                  ‫ِ‬                     ‫ِ‬              ‫ِ ِ‬
                                             ‫الف) تفکیک آزادی عقیده از آزادی بیان که شامل انتقادات وی به اعالمیه جهانی حقوق بشر میباشد.‬
                                                         ‫ٔ ِ ِ‬
             ‫ِ‬      ‫ِ‬              ‫ِ‬
‫ب) حمله به آرای روشنفکران مذهبی ( به خصوص شریعتی ) و طرح مساله التقاط که توانست محورِ نظری برخی اختالفات سیاسی سالهای 6531‬
                                                                   ‫ِ ٔ‬                                        ‫ِ‬
               ‫ِ‬
‫تا 8631 در ایران را رقم بزند و مفاهیمی چون مکتبی و غیرِ مکتبی، التقاطی و غیرِ التقاطی و متعهد و غیرِ متعهد را در میان جریانات مذهبی مطرح کند‬
                       ‫ِ‬
                                                                                                 ‫2‬
                                                                                                   ‫که مبنای صف بندیهای سیاسی قرار گرفت.‬
               ‫ِ‬
‫ج) تأکیدِ ایشان به نقش تعیین کننده و همه جانبه روحانیون در پیشتازی روحانیت در جنبشهای سیاسی و توصیه وی به حفظ رهبری روحانیون‬
         ‫ِ‬               ‫ٔ‬                                ‫ِ‬                   ‫ٔ‬                       ‫ِ‬
                                              ‫3‬
                                                       ‫ِ‬         ‫ٔ‬                          ‫ِ‬
                                                ‫برای جلوگیری از خطرِ التقاط و انحراف جنبشهای اسالمی به وسیله روشنفکران مذهبی.‬
                                            ‫ِ‬                                                                                  ‫ِ‬
‫قرائت رسمی از آرای مطهری بر این نوع روایت از آرای وی اصرارِ بیشتری دارد و هنوز بر محوریت این قرائت حرکت میکند. در همین رابطه، نقدهای‬
                                                 ‫فرزندِ ایشان به جریان اصالحات در راستای همین دیدگاههای مرحوم مطهری مطرح میشود.‬
                                                                                                                    ‫ِ‬
‫2. مطهری دارای سه دورهٔ فکری است. دورهٔ اول آن با اصول فلسفه رئالیسم و نقدِ فلسفه غرب به خصوص فلسفه کانتی و نقدِ مارکسیسم و آرای‬
                                ‫ٔ‬                   ‫ٔ‬                   ‫ِ ٔ‬              ‫ِ‬
‫مرحوم اَرانی. دورهٔ دومِ آن با نقدِ اندیشه شبهِ مدرن غربی و برخی آراء و باورهای لیبرال دموکراسی غرب، ( دهه 0431 ) و دورهٔ سومِ آن با مقدمهای بر‬
                                     ‫ٔ‬          ‫ِ‬                                          ‫ِ‬         ‫ٔ‬
                             ‫جهان بینی اسالمی و نقدِ روشنفکران مذهبی عمده میشود که با طرح خطرِ التقاط در روشنفکران مذهبی مطرح میشود.‬
                                                  ‫ِ‬                       ‫ِ‬                       ‫ِ‬    ‫ِ‬                            ‫ِ‬
‫دیدگاهِ دوم که از روایت اول از آرای مرحوم مطهری متأثر بوده، بعد از عبور از این روایت و تحت تأثیر برخی از آرای دکتر سروش و برخی از آرای‬
                                            ‫ِ‬                                                                  ‫ِ‬
                                   ‫شریعتی و دیدگاههای فقهی آقای منتظری، روایتی از مرحوم مطهری را بعد از سال 8631 مطرح نموده است.‬
                                                           ‫ِ‬                                                   ‫ِ‬

‫‪Print‬‬    ‫‪search‬‬                                            ‫‪Prev‬‬        ‫3‬        ‫‪Next‬‬                                ‫‪Home‬‬        ‫‪Full‬‬       ‫‪Exit‬‬
‫این روایت با توجه به آرای جریان اصول گرای حوزوی که رابطه میان عقل و نَقل را پذیرفته و همانندِ دیدِ اکویناس قدیس معتقد است که عقل نیز‬
                                 ‫ِ‬                                           ‫ٔ ِ‬                               ‫ِ‬
                                                    ‫ِ‬
‫چون مخلوق خداوند است میتواند به حقیقت و رستگاری دست یابد و به عبارتی میتواند به شناخت خداوند نائل شود، توجه دارد. این نگاه به مفهومِ عقل‬
                                                                                                                                    ‫ِ‬
‫که در پارادایم قبل از کانتی عقل خود بنیاد تنفس میکند، با اصالت بخشیدن به عقل راهِ گفت و گو میان عقل و نقل ( وحی ) را باز میگذارد، اگرچه در‬
                                               ‫ِ‬                                                                  ‫ِ ِ‬             ‫ِ‬
                                                                  ‫ِ‬                                                           ‫ِ‬
                             ‫مرحله نهایی برتری نقل ( وحی، سنت، امامان، پیامبر، فرهنگ و فلسفه و فقه و عرفان اسالمی ) را بر عقل و علوم باور دارد.‬
                                                                                                                                          ‫ٔ‬
                                                                                ‫ِ‬
‫این روایت که بعد از 8631 توانست با فاصله گرفتن از قرائت اول دیدگاههای خود را مطرح کند، با تکیه بر برخی از آرای مرحوم مطهری در دورهٔ اول‬
       ‫ِ‬
‫و دومِ اندیشه ورزیاش، تالش دارد تا روایتی میانه رو و تسامح گرا و گفتگوگر از مرحوم مطهری نشان دهد که با خرافات، تعصبات و سخت گیری بی جا‬
                                                                                                                              ‫مخالف است.‬
 ‫ِ‬      ‫ِ‬          ‫ِ‬                       ‫ِ‬                                 ‫ِ‬        ‫ِ‬
 ‫این روایت از آرای مطهری، بعد از سال 8631 توسط دو جریان مذهبی در ایران تبلیغ میشد. با جریان سنتی ـ رفرم گرا و جریان روشنفکران مذهبی‬
                                                                                                 ‫ِ‬
                                         ‫ِ‬
‫درون حاکمیت ( یا حلقه کیان )، که البته این دو جریان علی رغم برخی اشتراکات در فهم از مبانی شناخت دین، در عین حال دارای اختالفاتی در نحوهٔ‬
                             ‫ِ‬                 ‫ِ‬                              ‫ِ‬                                    ‫ٔ‬                ‫ِ‬
                                                                                                                     ‫ِ‬
                                                                                               ‫برخورد با مبانی شناخت دین نیز میباشند.‬
                                                                                                                            ‫ِ‬
‫ِ‬                                                           ‫ِ‬                                            ‫ِ‬
‫به هر حال این دو روایت متفاوت از آرای مطهری در میان برخی از جریانات فکری ـ مذهبی وجود دارد که هر یک از این دو میبایست به سواالت‬
                                                                            ‫ِ‬
                                                                                                               ‫گوناگون پاسخ دهند.‬
‫ِ‬
‫باید توجه نمود که نقادی، آرای یک متفکر را در هر دورهای میتواند زنده و خالق نگه دارد، اما رسمی کردن آرای یک متفکر میتواند جنبههای مثبت‬
                                   ‫ِ‬
                                          ‫اندیشگی وی را به مُحاق ببرد. در این میانه آرای مرحوم مطهری کمتر موردِ نقادی قرار گرفته است.‬
                                                                                                                                ‫ِ‬
                                                                                     ‫ِ ِ ِ‬
‫به نظر میرسد که جریان روشنفکری دینی درون حاکمیت که زمانی خود را با آرای مرحوم مطهری مَصون از التقاط میدانست، امروزه با درکهای‬
                                                                                                        ‫ِ‬


‫‪Print‬‬    ‫‪search‬‬                                           ‫‪Prev‬‬        ‫4‬         ‫‪Next‬‬                                ‫‪Home‬‬        ‫‪Full‬‬       ‫‪Exit‬‬
‫ِ‬
‫جدیدی از آرای وی و دکتر سروش و حتی شریعتی از برخی از آرای وی نیز روایت عقل گرا و تسامح گرا را باور دارند، اما در عین حال به برخی از دیدگاههای‬
                         ‫ِ‬
                                                                                                                       ‫ِ‬
                                                                                    ‫مرحوم مطهری که روایت رسمی از مطهری است پاسخ نمیدهند.‬
‫گرایش سنت خواه ـ عقلگرا ( سنتی ـ رفرمگرا ) که بعد از سال 8631 از جریان سنت گرا ( بنیادگرا ) فاصله گرفته و بر آرای مرحوم مطهری تکیه‬
‫ٔ‬                                                                ‫ِ‬               ‫ِ‬                                                ‫ِ‬
‫ِ‬                    ‫ِ‬        ‫ِ ٔ‬                                   ‫ِ‬                    ‫ِ‬      ‫ٔ‬     ‫ِ‬
‫فراوان دارد، باید با نقادی آرای وی بر بسط اندیشه جریانات مذهبی که در چارچوب سنت و مدرنیته و روندِ تحوالت جامعه ما بر اساس تعارضات و تعامالت‬
                                                                                                                      ‫ِ‬
‫این دو مَقوله با یکدیگر مبتنی است، به بسیاری از ابهامات حول محورِ سنت خواهی ـ عقل گرا پاسخ دهد. در این میانه شاید اولین قدم در راهِ پاسخگویی‬
                                                                                     ‫ِ‬
   ‫ِ ِ‬                             ‫ٔ ِ‬                  ‫ِ‬              ‫ٔ‬                    ‫ٔ‬                      ‫ِ ٔ‬
‫به این ابهامات، بحث رابطه عقل و نَقل ( وحی ) و رابطه آن با فرهنگ و فلسفه اسالمی در طی قرون در عرصه کالن نظری و اجتماعی و میزان حجت هر‬
‫یک از تحوالت در رابطه با یکدیگر است، چرا که سنت خواهان عقل گرا ( سنتی ـ رفرم گرا ) همواره نوگرایان و نو اندیشان مذهبی را در موردِ عدمِ توجه‬
                            ‫ِ‬                                                        ‫ِ‬
‫به فرهنگ و فلسفه اسالمی اعم از عرفان، فقه و فلسفه موردِ نکوهش قرار میدادند. در ادامه این تالش همچنین آنان باید پاسخ دهند که چگونه میتوان‬
                                                          ‫ٔ‬                                                                ‫ٔ‬
‫به آزادی عقیده معتقد بود، اما آزادی بیان را محدود کرد ؟ و شایستهتر است که آنان نظرات مرحوم مطهری را در موردِ مشروعیت و مقبولیت حکومت‬
         ‫ِ‬                                              ‫ِ‬                                                ‫ِ‬                          ‫ِ‬
‫از سوی مردم با حق مخصوص ( ویژه ) که ایشان برای قشرِ خاص معتقد است، توضیح دهند. بیگمان پاسخ به این ابهامات میتواند روشن کند که آنچه‬
                                                                                                                        ‫ِ‬
‫را که مرحوم مطهری، التقاطی گری مینامید، آیا نوعی تعامل دین و علم و فلسفه با توجه به پارادایم مدرنیته نبود، همانطور که آرای مرحوم مطهری و‬
                                              ‫ِ‬                                   ‫ِ‬
                 ‫سنت خواهان عقل گرا نیز بر اساس رابطه دین با علم و فلسفه بر اساس پارادایم اندیشه فلسفی و علمی قبل از رنسانس بوده است ؟‬
                                            ‫ِ‬             ‫ٔ‬       ‫ِ‬       ‫ِ‬                          ‫ِ ٔ‬                     ‫ِ‬
‫در این رابطه است که میتوان سوال کرد : آیا مفهومِ التقاط میتواند در قلمروِ اندیشه جایگاهِ تعیین کنندهای داشته باشد ؟ چرا که برداشتها و فهمها‬
                                                                  ‫ِ‬                                            ‫ِ‬
       ‫متأثر از یکدیگرند، اگرچه در صورت قدرتمندی میتوانند حوزهٔ اندیشه را با حفظ غنا و توانمندی در برابرِ دیگر اندیشهها مشخص و عینی کنند.‬
                                                                     ‫ِ ِ ِ‬                                     ‫ِ‬
 ‫پاسخ به هر کدام از سواالت فوق از سوی گرایشاتی که خواهان طرح روایت عقل گرا ـ سنتخواه ( سنتی ـ رفرم گرا ) از مرحوم مطهری هستند، میتواند‬
               ‫ِ‬      ‫ِ‬                   ‫ِ‬
‫به تعامل بین روشنفکران دینی و روحانیون یاری رساند. این تعامل میتواند بر حوزهٔ تفکرِ جریان روشنفکری دینی و حوزهٔ فکری جریانات مذهبی به طورِ‬
                                                     ‫ِ‬                                                              ‫ِ‬         ‫ِ ِ‬

‫‪Print‬‬    ‫‪search‬‬                                          ‫‪Prev‬‬        ‫5‬         ‫‪Next‬‬                               ‫‪Home‬‬        ‫‪Full‬‬       ‫‪Exit‬‬
‫ِ‬                                        ‫ِ ِ‬
‫کلی اثرِ مثبت بگذارد. و از طرفی کمکی است به میراث فکری مرحوم مطهری تا بتواند از زیرِ بارِ روایت رسمی و نقد ناپذیرِ خود رهایی یابد و همچنین‬
                                       ‫ِ‬                                 ‫ِ‬                                ‫ِ ِ ِ‬
  ‫ثابت شود که آیا بنیان نظری فهم وی در تفسیرِ دین میتواند با ادعای روایت دوم از مرحوم مطهری که روایت رسمی نیست، همخوانی داشته باشد ؟‬




‫‪Print‬‬    ‫‪search‬‬                                         ‫‪Prev‬‬        ‫6‬        ‫‪Next‬‬                               ‫‪Home‬‬        ‫‪Full‬‬      ‫‪Exit‬‬
‫1. روزنامه رسالت ص 8 و 9 دین و آزادی‬
                                                             ‫ٔ‬
                                                      ‫مورخه 11/2/1831‬
                                                                ‫ٔ‬

                                   ‫2. روزنامه رسالت ص 7 مورخه‬
                                   ‫ٔ‬                ‫ٔ‬
                                                  ‫11/2/1831‬

                                                         ‫ِ‬    ‫ِ‬
                                        ‫3. کتاب نهضت یکصدساله روحانیت‬
                                                ‫ٔ‬




‫‪back‬‬


‫‪Print‬‬   ‫‪search‬‬   ‫‪Prev‬‬   ‫7‬   ‫‪Next‬‬              ‫‪Home‬‬       ‫‪Full‬‬      ‫‪Exit‬‬

Mais conteúdo relacionado

Mais procurados

اصلاحِ دینی به مثابهٔ اصلاحِ اجتماعی
اصلاحِ دینی به مثابهٔ اصلاحِ اجتماعیاصلاحِ دینی به مثابهٔ اصلاحِ اجتماعی
اصلاحِ دینی به مثابهٔ اصلاحِ اجتماعیکانون آرمان شریعتی
 
Andishe eslami 2 (keirolahi)
Andishe eslami 2 (keirolahi)Andishe eslami 2 (keirolahi)
Andishe eslami 2 (keirolahi)afshin110
 

Mais procurados (16)

سال نو، سرفصل نو
سال نو، سرفصل نوسال نو، سرفصل نو
سال نو، سرفصل نو
 
تبیین رابطه فلسفه با دین
تبیین رابطه فلسفه با دینتبیین رابطه فلسفه با دین
تبیین رابطه فلسفه با دین
 
رفرم و ضد رفرم
رفرم و ضد رفرمرفرم و ضد رفرم
رفرم و ضد رفرم
 
دوگانه‌های شریعتی
دوگانه‌های شریعتیدوگانه‌های شریعتی
دوگانه‌های شریعتی
 
نسبت روشنفکری و دین
نسبت روشنفکری و دیننسبت روشنفکری و دین
نسبت روشنفکری و دین
 
جامعه‌شناسي هزاره‌گرايي
جامعه‌شناسي هزاره‌گراييجامعه‌شناسي هزاره‌گرايي
جامعه‌شناسي هزاره‌گرايي
 
درباره بحث روشنفکري
درباره بحث روشنفکريدرباره بحث روشنفکري
درباره بحث روشنفکري
 
چگونگي تعامل تاويل با هرمنوتيک
چگونگي تعامل تاويل با هرمنوتيکچگونگي تعامل تاويل با هرمنوتيک
چگونگي تعامل تاويل با هرمنوتيک
 
سيماي پارادوکسيکال شريعتي
سيماي پارادوکسيکال شريعتيسيماي پارادوکسيکال شريعتي
سيماي پارادوکسيکال شريعتي
 
کدام روشنفکر
کدام روشنفکرکدام روشنفکر
کدام روشنفکر
 
چگونه نقدي بر شريعتي رواست؟
چگونه نقدي بر شريعتي رواست؟چگونه نقدي بر شريعتي رواست؟
چگونه نقدي بر شريعتي رواست؟
 
اصلاحِ دینی به مثابهٔ اصلاحِ اجتماعی
اصلاحِ دینی به مثابهٔ اصلاحِ اجتماعیاصلاحِ دینی به مثابهٔ اصلاحِ اجتماعی
اصلاحِ دینی به مثابهٔ اصلاحِ اجتماعی
 
بعثت، چگونه انقلاب یا اصلاحی است؟
بعثت، چگونه انقلاب یا اصلاحی است؟بعثت، چگونه انقلاب یا اصلاحی است؟
بعثت، چگونه انقلاب یا اصلاحی است؟
 
هاله‌گرایی و هاله‌زدایی
هاله‌گرایی و هاله‌زداییهاله‌گرایی و هاله‌زدایی
هاله‌گرایی و هاله‌زدایی
 
پرسشِ بوردیو از جامعه‌شناسی
پرسشِ بوردیو از جامعه‌شناسیپرسشِ بوردیو از جامعه‌شناسی
پرسشِ بوردیو از جامعه‌شناسی
 
Andishe eslami 2 (keirolahi)
Andishe eslami 2 (keirolahi)Andishe eslami 2 (keirolahi)
Andishe eslami 2 (keirolahi)
 

Destaque

Shell Cbd Safety Meeting083106
Shell Cbd Safety Meeting083106Shell Cbd Safety Meeting083106
Shell Cbd Safety Meeting083106Dennis Villman
 
نسخ و تناسخ در "ره ـ اندیشی‌های" شریعتی
نسخ و تناسخ در "ره ـ اندیشی‌های" شریعتینسخ و تناسخ در "ره ـ اندیشی‌های" شریعتی
نسخ و تناسخ در "ره ـ اندیشی‌های" شریعتیکانون آرمان شریعتی
 
از انديشه شريعتي استبداد در نمي‌آيد
از انديشه شريعتي استبداد در نمي‌آيداز انديشه شريعتي استبداد در نمي‌آيد
از انديشه شريعتي استبداد در نمي‌آيدکانون آرمان شریعتی
 
نگاه درازمدت و امید، دو نیاز جنبشِ دانشجوئی
نگاه درازمدت و امید، دو نیاز جنبشِ دانشجوئینگاه درازمدت و امید، دو نیاز جنبشِ دانشجوئی
نگاه درازمدت و امید، دو نیاز جنبشِ دانشجوئیکانون آرمان شریعتی
 
سکولارها و مذهبي‌ها، تقابل يا تعامل؟
سکولارها و مذهبي‌ها، تقابل يا تعامل؟سکولارها و مذهبي‌ها، تقابل يا تعامل؟
سکولارها و مذهبي‌ها، تقابل يا تعامل؟کانون آرمان شریعتی
 
Shell Cbd Safety Meeting 052908
Shell Cbd Safety Meeting 052908Shell Cbd Safety Meeting 052908
Shell Cbd Safety Meeting 052908Dennis Villman
 

Destaque (17)

Shell Cbd Safety Meeting083106
Shell Cbd Safety Meeting083106Shell Cbd Safety Meeting083106
Shell Cbd Safety Meeting083106
 
پوپوليسم، خيزشي براي تشخص
پوپوليسم، خيزشي براي تشخصپوپوليسم، خيزشي براي تشخص
پوپوليسم، خيزشي براي تشخص
 
شايعه‌اي به نام شريعتي
شايعه‌اي به نام شريعتيشايعه‌اي به نام شريعتي
شايعه‌اي به نام شريعتي
 
در چشم پاک‌بين نبود رسم امتياز
در چشم پاک‌بين نبود رسم امتيازدر چشم پاک‌بين نبود رسم امتياز
در چشم پاک‌بين نبود رسم امتياز
 
ظهور کويريات شريعتي
ظهور کويريات شريعتيظهور کويريات شريعتي
ظهور کويريات شريعتي
 
نسخ و تناسخ در "ره ـ اندیشی‌های" شریعتی
نسخ و تناسخ در "ره ـ اندیشی‌های" شریعتینسخ و تناسخ در "ره ـ اندیشی‌های" شریعتی
نسخ و تناسخ در "ره ـ اندیشی‌های" شریعتی
 
انتخابات ریاست جمهوری هشتم
انتخابات ریاست جمهوری هشتمانتخابات ریاست جمهوری هشتم
انتخابات ریاست جمهوری هشتم
 
شريعتي، پيام آورِ اميد
شريعتي، پيام آورِ اميدشريعتي، پيام آورِ اميد
شريعتي، پيام آورِ اميد
 
از انديشه شريعتي استبداد در نمي‌آيد
از انديشه شريعتي استبداد در نمي‌آيداز انديشه شريعتي استبداد در نمي‌آيد
از انديشه شريعتي استبداد در نمي‌آيد
 
مثلِ موج نه، مثلِ ماه
مثلِ موج نه، مثلِ ماهمثلِ موج نه، مثلِ ماه
مثلِ موج نه، مثلِ ماه
 
روشنفکرِ ديني، دن کيشوت يا ملامتي
روشنفکرِ ديني، دن کيشوت يا ملامتيروشنفکرِ ديني، دن کيشوت يا ملامتي
روشنفکرِ ديني، دن کيشوت يا ملامتي
 
انقلاب مرد! زنده باد انقلاب!
انقلاب مرد! زنده باد انقلاب!انقلاب مرد! زنده باد انقلاب!
انقلاب مرد! زنده باد انقلاب!
 
نگاه درازمدت و امید، دو نیاز جنبشِ دانشجوئی
نگاه درازمدت و امید، دو نیاز جنبشِ دانشجوئینگاه درازمدت و امید، دو نیاز جنبشِ دانشجوئی
نگاه درازمدت و امید، دو نیاز جنبشِ دانشجوئی
 
سکولارها و مذهبي‌ها، تقابل يا تعامل؟
سکولارها و مذهبي‌ها، تقابل يا تعامل؟سکولارها و مذهبي‌ها، تقابل يا تعامل؟
سکولارها و مذهبي‌ها، تقابل يا تعامل؟
 
تمدن چیست؟ ـ دکتر شریعتی
 تمدن چیست؟ ـ دکتر شریعتی   تمدن چیست؟ ـ دکتر شریعتی
تمدن چیست؟ ـ دکتر شریعتی
 
الهام‌گیری در هم‌وضعیتی
الهام‌گیری در هم‌وضعیتیالهام‌گیری در هم‌وضعیتی
الهام‌گیری در هم‌وضعیتی
 
Shell Cbd Safety Meeting 052908
Shell Cbd Safety Meeting 052908Shell Cbd Safety Meeting 052908
Shell Cbd Safety Meeting 052908
 

Semelhante a کدام مطهري؟

Daadaar Abrotion17
Daadaar Abrotion17Daadaar Abrotion17
Daadaar Abrotion17daadaar
 
ناممکن بودنِ جامعه‌شناسیِ دین در ایران
ناممکن بودنِ جامعه‌شناسیِ دین در ایرانناممکن بودنِ جامعه‌شناسیِ دین در ایران
ناممکن بودنِ جامعه‌شناسیِ دین در ایرانکانون آرمان شریعتی
 
روح و جانِ مشروطه، برابري انسانهاست
روح و جانِ مشروطه، برابري انسانهاستروح و جانِ مشروطه، برابري انسانهاست
روح و جانِ مشروطه، برابري انسانهاستکانون آرمان شریعتی
 

Semelhante a کدام مطهري؟ (16)

گسست از ديالکتيک تا هرمنوتيک
گسست از ديالکتيک تا هرمنوتيکگسست از ديالکتيک تا هرمنوتيک
گسست از ديالکتيک تا هرمنوتيک
 
الگوی بازرگان در زمانه بی‌الگویی
الگوی بازرگان در زمانه بی‌الگوییالگوی بازرگان در زمانه بی‌الگویی
الگوی بازرگان در زمانه بی‌الگویی
 
پروژه بازسازي
پروژه بازسازيپروژه بازسازي
پروژه بازسازي
 
Daadaar Abrotion17
Daadaar Abrotion17Daadaar Abrotion17
Daadaar Abrotion17
 
نکاتي درباره سخنراني هابرماس
نکاتي درباره سخنراني هابرماسنکاتي درباره سخنراني هابرماس
نکاتي درباره سخنراني هابرماس
 
توسعه و دموکراسي‌خواهي
توسعه و دموکراسي‌خواهيتوسعه و دموکراسي‌خواهي
توسعه و دموکراسي‌خواهي
 
شريعتي شاه بيت انديشه ايراني
شريعتي شاه بيت انديشه ايرانيشريعتي شاه بيت انديشه ايراني
شريعتي شاه بيت انديشه ايراني
 
ديالکتيک حوزه عمومي و دولت
ديالکتيک حوزه عمومي و دولتديالکتيک حوزه عمومي و دولت
ديالکتيک حوزه عمومي و دولت
 
ناممکن بودنِ جامعه‌شناسیِ دین در ایران
ناممکن بودنِ جامعه‌شناسیِ دین در ایرانناممکن بودنِ جامعه‌شناسیِ دین در ایران
ناممکن بودنِ جامعه‌شناسیِ دین در ایران
 
مصاحبه عابدی با سارا شریعتی
مصاحبه عابدی با سارا شریعتیمصاحبه عابدی با سارا شریعتی
مصاحبه عابدی با سارا شریعتی
 
Modernite religiouse
Modernite religiouseModernite religiouse
Modernite religiouse
 
نسبت ناموزون منافع و بينش
نسبت ناموزون منافع و بينشنسبت ناموزون منافع و بينش
نسبت ناموزون منافع و بينش
 
روح و جانِ مشروطه، برابري انسانهاست
روح و جانِ مشروطه، برابري انسانهاستروح و جانِ مشروطه، برابري انسانهاست
روح و جانِ مشروطه، برابري انسانهاست
 
مصاحبه با نشریه چراغ زنبوری
مصاحبه با نشریه چراغ زنبوریمصاحبه با نشریه چراغ زنبوری
مصاحبه با نشریه چراغ زنبوری
 
کدامین ذهنیت؟
کدامین ذهنیت؟کدامین ذهنیت؟
کدامین ذهنیت؟
 
ماتریالیسم - Materialism
ماتریالیسم - Materialismماتریالیسم - Materialism
ماتریالیسم - Materialism
 

Mais de کانون آرمان شریعتی

بحران غزه، حماس و حزب‌الله ـ تقي رحماني
بحران غزه، حماس و حزب‌الله ـ تقي رحمانيبحران غزه، حماس و حزب‌الله ـ تقي رحماني
بحران غزه، حماس و حزب‌الله ـ تقي رحمانيکانون آرمان شریعتی
 
آزادي هميشه پشت در خانه ماست ـ تقي رحماني
آزادي هميشه پشت در خانه ماست ـ تقي رحمانيآزادي هميشه پشت در خانه ماست ـ تقي رحماني
آزادي هميشه پشت در خانه ماست ـ تقي رحمانيکانون آرمان شریعتی
 
چرا تقويت صنف بر احزاب اولويت دارد ـ تقي رحماني
چرا تقويت صنف بر احزاب اولويت دارد ـ تقي رحمانيچرا تقويت صنف بر احزاب اولويت دارد ـ تقي رحماني
چرا تقويت صنف بر احزاب اولويت دارد ـ تقي رحمانيکانون آرمان شریعتی
 
مکاتبِ تاریخ و روشِ تحقیقِ آن ـ دکتر شریعتی
 مکاتبِ تاریخ و روشِ تحقیقِ آن ـ دکتر شریعتی   مکاتبِ تاریخ و روشِ تحقیقِ آن ـ دکتر شریعتی
مکاتبِ تاریخ و روشِ تحقیقِ آن ـ دکتر شریعتی کانون آرمان شریعتی
 
بحثِ کلی راجع به تمدن و فرهنگ ـ دکتر شریعتی
 بحثِ کلی راجع به تمدن و فرهنگ ـ دکتر شریعتی   بحثِ کلی راجع به تمدن و فرهنگ ـ دکتر شریعتی
بحثِ کلی راجع به تمدن و فرهنگ ـ دکتر شریعتی کانون آرمان شریعتی
 
پیشگفتار مچموعه آثار ۱۱ ـ دکتر شریعتی
 پیشگفتار مچموعه آثار ۱۱ ـ دکتر شریعتی   پیشگفتار مچموعه آثار ۱۱ ـ دکتر شریعتی
پیشگفتار مچموعه آثار ۱۱ ـ دکتر شریعتی کانون آرمان شریعتی
 
بازخواني انتقادي سه نمادِ جنبشِ دانشجویي
بازخواني انتقادي سه نمادِ جنبشِ دانشجویيبازخواني انتقادي سه نمادِ جنبشِ دانشجویي
بازخواني انتقادي سه نمادِ جنبشِ دانشجویيکانون آرمان شریعتی
 
دورِ حلزوني و دموکراسي‌خواهي بدونِ باني
دورِ حلزوني و دموکراسي‌خواهي بدونِ بانيدورِ حلزوني و دموکراسي‌خواهي بدونِ باني
دورِ حلزوني و دموکراسي‌خواهي بدونِ بانيکانون آرمان شریعتی
 
نافرماني مدني در شرايطِ فعلي ممکن نيست
نافرماني مدني در شرايطِ فعلي ممکن نيستنافرماني مدني در شرايطِ فعلي ممکن نيست
نافرماني مدني در شرايطِ فعلي ممکن نيستکانون آرمان شریعتی
 
حقوقِ بشر و "نسبيتِ فرهنگي" در اسلام
حقوقِ بشر و "نسبيتِ فرهنگي" در اسلامحقوقِ بشر و "نسبيتِ فرهنگي" در اسلام
حقوقِ بشر و "نسبيتِ فرهنگي" در اسلامکانون آرمان شریعتی
 
مي‌خواستند دانشگاه را حوزه کنند، برعکس شد
مي‌خواستند دانشگاه را حوزه کنند، برعکس شدمي‌خواستند دانشگاه را حوزه کنند، برعکس شد
مي‌خواستند دانشگاه را حوزه کنند، برعکس شدکانون آرمان شریعتی
 

Mais de کانون آرمان شریعتی (20)

بحران غزه، حماس و حزب‌الله ـ تقي رحماني
بحران غزه، حماس و حزب‌الله ـ تقي رحمانيبحران غزه، حماس و حزب‌الله ـ تقي رحماني
بحران غزه، حماس و حزب‌الله ـ تقي رحماني
 
آزادي هميشه پشت در خانه ماست ـ تقي رحماني
آزادي هميشه پشت در خانه ماست ـ تقي رحمانيآزادي هميشه پشت در خانه ماست ـ تقي رحماني
آزادي هميشه پشت در خانه ماست ـ تقي رحماني
 
چرا تقويت صنف بر احزاب اولويت دارد ـ تقي رحماني
چرا تقويت صنف بر احزاب اولويت دارد ـ تقي رحمانيچرا تقويت صنف بر احزاب اولويت دارد ـ تقي رحماني
چرا تقويت صنف بر احزاب اولويت دارد ـ تقي رحماني
 
درمان جاي ديگري است ـ تقي رحماني
درمان جاي ديگري است ـ تقي رحمانيدرمان جاي ديگري است ـ تقي رحماني
درمان جاي ديگري است ـ تقي رحماني
 
مکاتبِ تاریخ و روشِ تحقیقِ آن ـ دکتر شریعتی
 مکاتبِ تاریخ و روشِ تحقیقِ آن ـ دکتر شریعتی   مکاتبِ تاریخ و روشِ تحقیقِ آن ـ دکتر شریعتی
مکاتبِ تاریخ و روشِ تحقیقِ آن ـ دکتر شریعتی
 
تعریفِ تاریخ ـ دکتر شریعتی
 تعریفِ تاریخ ـ دکتر شریعتی   تعریفِ تاریخ ـ دکتر شریعتی
تعریفِ تاریخ ـ دکتر شریعتی
 
بحثِ کلی راجع به تمدن و فرهنگ ـ دکتر شریعتی
 بحثِ کلی راجع به تمدن و فرهنگ ـ دکتر شریعتی   بحثِ کلی راجع به تمدن و فرهنگ ـ دکتر شریعتی
بحثِ کلی راجع به تمدن و فرهنگ ـ دکتر شریعتی
 
پیشگفتار مچموعه آثار ۱۱ ـ دکتر شریعتی
 پیشگفتار مچموعه آثار ۱۱ ـ دکتر شریعتی   پیشگفتار مچموعه آثار ۱۱ ـ دکتر شریعتی
پیشگفتار مچموعه آثار ۱۱ ـ دکتر شریعتی
 
من اعتراف می کنم
من اعتراف می کنممن اعتراف می کنم
من اعتراف می کنم
 
پروژهٔ ۴۰ سال شریعتی‌زدایی
پروژهٔ ۴۰ سال شریعتی‌زداییپروژهٔ ۴۰ سال شریعتی‌زدایی
پروژهٔ ۴۰ سال شریعتی‌زدایی
 
در میانهٔ دوگانه‌های تراژیک
در میانهٔ دوگانه‌های تراژیکدر میانهٔ دوگانه‌های تراژیک
در میانهٔ دوگانه‌های تراژیک
 
بازخواني انتقادي سه نمادِ جنبشِ دانشجویي
بازخواني انتقادي سه نمادِ جنبشِ دانشجویيبازخواني انتقادي سه نمادِ جنبشِ دانشجویي
بازخواني انتقادي سه نمادِ جنبشِ دانشجویي
 
توسعهٔ اُيراني
توسعهٔ اُيرانيتوسعهٔ اُيراني
توسعهٔ اُيراني
 
دورِ حلزوني و دموکراسي‌خواهي بدونِ باني
دورِ حلزوني و دموکراسي‌خواهي بدونِ بانيدورِ حلزوني و دموکراسي‌خواهي بدونِ باني
دورِ حلزوني و دموکراسي‌خواهي بدونِ باني
 
زبانِ سروش، زبانِ تنفر
زبانِ سروش، زبانِ تنفرزبانِ سروش، زبانِ تنفر
زبانِ سروش، زبانِ تنفر
 
قرآن و "مساله" اي به نامِ زن
قرآن و "مساله" اي به نامِ زنقرآن و "مساله" اي به نامِ زن
قرآن و "مساله" اي به نامِ زن
 
نافرماني مدني در شرايطِ فعلي ممکن نيست
نافرماني مدني در شرايطِ فعلي ممکن نيستنافرماني مدني در شرايطِ فعلي ممکن نيست
نافرماني مدني در شرايطِ فعلي ممکن نيست
 
حقوقِ بشر و "نسبيتِ فرهنگي" در اسلام
حقوقِ بشر و "نسبيتِ فرهنگي" در اسلامحقوقِ بشر و "نسبيتِ فرهنگي" در اسلام
حقوقِ بشر و "نسبيتِ فرهنگي" در اسلام
 
معرفت شناسي قرآن
معرفت شناسي قرآنمعرفت شناسي قرآن
معرفت شناسي قرآن
 
مي‌خواستند دانشگاه را حوزه کنند، برعکس شد
مي‌خواستند دانشگاه را حوزه کنند، برعکس شدمي‌خواستند دانشگاه را حوزه کنند، برعکس شد
مي‌خواستند دانشگاه را حوزه کنند، برعکس شد
 

کدام مطهري؟

  • 1. ‫‪sco‬‬ ‫كانــون آرمــان شــريعتـي‬ ‫كدام مطهری ؟‬ ‫‪Sco1385@Gmail.com‬‬ ‫تقـی رحمـانی‬ ‫2101‬ ‫شماره مقالـه :‬ ‫7‬ ‫تعـداد صفحـه :‬ ‫70/78‬ ‫آخرين بررسی :‬ ‫0000‬ ‫تاريــخ تحـرير :‬ ‫‪www.shandel.org‬‬ ‫موضـوع : نقدی بر آرای مطهری‬ ‫‪Print‬‬ ‫‪search‬‬ ‫‪Prev‬‬ ‫1‬ ‫‪Next‬‬ ‫‪Full‬‬ ‫‪Exit‬‬
  • 2. ‫کدام مطهری ؟‬ ‫شاید آثارِ هیچ اندیشمندی بعد از انقالب به اندازهٔ آرای مرحوم مطهری موردِ تبلیغ رسمی از سوی حاکمیت قرار نگرفته است. البته ترویج و تبلیغ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫آرای متفکران امری مذموم نیست، اما حمایت رسمی و همهجانبه در جوامعای همانندِ جامعه ما، امکان نقد پذیری اندیشه موردِ حمایت را مُنتفی میسازد‬ ‫ٔ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ٔ‬ ‫ِ‬ ‫و یا در عمل، نقد را مشکل مینماید.‬ ‫ِ‬ ‫در فراز و نشیبهای دو دهه اخیر، آرای مرحوم مطهری به عنوان متفکری که پای در سنت حوزوی داشت و از همین پایگاه نیز به اندیشه و تفکرِ‬ ‫ِ‬ ‫ٔ‬ ‫دوران مدرن نظر مینمود و با دیدِ فلسفه قبل از کانتی با مجموعه مدرنیته برخورد میکرد و در همین راستا بر آرای کلیه روشنفکران غیرِ مذهبی و مذهبی‬ ‫ِ‬ ‫ٔ‬ ‫ٔ‬ ‫ٔ‬ ‫ِ‬ ‫( اعم از بازرگان، شریعتی و... ) نقدِ فراوان داشت، امروز در معرض دو نوع برداشت قرار دارد :‬ ‫ِ‬ ‫ٔ‬ ‫ِ ِ‬ ‫ٔ‬ ‫ٔ ِ‬ ‫ِ‬ ‫1. برداشتی که اندیشه وی را سپرِ اولیه و خاکریزِ اول حمایت کامل از اندیشه سنتی حوزوی میداند که در سایه آن برتری کامل نَقل بر عقل و رابطه یک‬ ‫ِ‬ ‫ٔ‬ ‫طرفه میان این دو را توجیه میکند. بر اساس این دیدگاهِ فلسفی، عقل آدمی در پرتوِ وحی میتواند راهِ نجات را بیابد، پس وحی و مجموعهای که در پرتوِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ٔ ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ٔ‬ ‫ِ‬ ‫وحی به نامِ فرهنگ دینی ـ فقهی به وسیله علما و روحانیت در طی قرنها شکل گرفته، دارای مزیت بسیار واال است که باید مبنای اصلی هرگونه اندیشه و‬ ‫عمل برای انسان دینی قرار گیرد. در این برداشت از مطهری، ایشان فردِ موافق با خود را واردِ وادی جهان و زیست حوزوی ـ سنتی مینمایند که میتواند‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫به نوعی سنت گرایی ( بنیاد گرا ) منتهی شود که البته قسمتی از آرای مرحوم مطهری در این روایت موردِ توجه قرار میگیرد که وی بر روشنفکران مذهبی‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ٔ‬ ‫ِ‬ ‫و خطرِ التقاط آنان ( به طورِ عمده شریعتی ) تاخته است. ( به طورِ عمده مرحله سومِ زندگی وی را در برمیگیرد. یعنی سالهای 0531 تا 8531 ).‬ ‫ٔ ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ ِ‬ ‫در این روایت، مرحوم مطهری با مرزبندی با جریان التقاط چپ و راست‪ T‬مخاطب خود را به سوی اندیشه ناب حوزوی میآورد که در اینجا اندیشمندان‬ ‫و معتقدان سنت گرا به راحتی میتوانند بعد از عبور از مرحله نقدِ سلبی آرای مطهری نسبت به اندیشه نوگرای مذهبی، به مخاطب خود که از تونل التقاط‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ٔ‬ ‫ٔ‬ ‫ِ‬ ‫‪Print‬‬ ‫‪search‬‬ ‫‪Prev‬‬ ‫2‬ ‫‪Next‬‬ ‫‪Home‬‬ ‫‪Full‬‬ ‫‪Exit‬‬
  • 3. ‫به چمن زارِ ایمان و شریعت وارد شده است، اصول مُسلم حوزوی ـ سنتی را بیاموزد. به دیگر سخن، این روایت از مطهری بر چند جنبه مهم اندیشه وی‬ ‫ٔ‬ ‫ٔ ِ‬ ‫ِ َّ ِ‬ ‫تأکیدِ فراوان دارد که برخی از این ویژگیها چنین است :‬ ‫1‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ ِ‬ ‫الف) تفکیک آزادی عقیده از آزادی بیان که شامل انتقادات وی به اعالمیه جهانی حقوق بشر میباشد.‬ ‫ٔ ِ ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ب) حمله به آرای روشنفکران مذهبی ( به خصوص شریعتی ) و طرح مساله التقاط که توانست محورِ نظری برخی اختالفات سیاسی سالهای 6531‬ ‫ِ ٔ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫تا 8631 در ایران را رقم بزند و مفاهیمی چون مکتبی و غیرِ مکتبی، التقاطی و غیرِ التقاطی و متعهد و غیرِ متعهد را در میان جریانات مذهبی مطرح کند‬ ‫ِ‬ ‫2‬ ‫که مبنای صف بندیهای سیاسی قرار گرفت.‬ ‫ِ‬ ‫ج) تأکیدِ ایشان به نقش تعیین کننده و همه جانبه روحانیون در پیشتازی روحانیت در جنبشهای سیاسی و توصیه وی به حفظ رهبری روحانیون‬ ‫ِ‬ ‫ٔ‬ ‫ِ‬ ‫ٔ‬ ‫ِ‬ ‫3‬ ‫ِ‬ ‫ٔ‬ ‫ِ‬ ‫برای جلوگیری از خطرِ التقاط و انحراف جنبشهای اسالمی به وسیله روشنفکران مذهبی.‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫قرائت رسمی از آرای مطهری بر این نوع روایت از آرای وی اصرارِ بیشتری دارد و هنوز بر محوریت این قرائت حرکت میکند. در همین رابطه، نقدهای‬ ‫فرزندِ ایشان به جریان اصالحات در راستای همین دیدگاههای مرحوم مطهری مطرح میشود.‬ ‫ِ‬ ‫2. مطهری دارای سه دورهٔ فکری است. دورهٔ اول آن با اصول فلسفه رئالیسم و نقدِ فلسفه غرب به خصوص فلسفه کانتی و نقدِ مارکسیسم و آرای‬ ‫ٔ‬ ‫ٔ‬ ‫ِ ٔ‬ ‫ِ‬ ‫مرحوم اَرانی. دورهٔ دومِ آن با نقدِ اندیشه شبهِ مدرن غربی و برخی آراء و باورهای لیبرال دموکراسی غرب، ( دهه 0431 ) و دورهٔ سومِ آن با مقدمهای بر‬ ‫ٔ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ٔ‬ ‫جهان بینی اسالمی و نقدِ روشنفکران مذهبی عمده میشود که با طرح خطرِ التقاط در روشنفکران مذهبی مطرح میشود.‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫دیدگاهِ دوم که از روایت اول از آرای مرحوم مطهری متأثر بوده، بعد از عبور از این روایت و تحت تأثیر برخی از آرای دکتر سروش و برخی از آرای‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫شریعتی و دیدگاههای فقهی آقای منتظری، روایتی از مرحوم مطهری را بعد از سال 8631 مطرح نموده است.‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫‪Print‬‬ ‫‪search‬‬ ‫‪Prev‬‬ ‫3‬ ‫‪Next‬‬ ‫‪Home‬‬ ‫‪Full‬‬ ‫‪Exit‬‬
  • 4. ‫این روایت با توجه به آرای جریان اصول گرای حوزوی که رابطه میان عقل و نَقل را پذیرفته و همانندِ دیدِ اکویناس قدیس معتقد است که عقل نیز‬ ‫ِ‬ ‫ٔ ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫چون مخلوق خداوند است میتواند به حقیقت و رستگاری دست یابد و به عبارتی میتواند به شناخت خداوند نائل شود، توجه دارد. این نگاه به مفهومِ عقل‬ ‫ِ‬ ‫که در پارادایم قبل از کانتی عقل خود بنیاد تنفس میکند، با اصالت بخشیدن به عقل راهِ گفت و گو میان عقل و نقل ( وحی ) را باز میگذارد، اگرچه در‬ ‫ِ‬ ‫ِ ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫مرحله نهایی برتری نقل ( وحی، سنت، امامان، پیامبر، فرهنگ و فلسفه و فقه و عرفان اسالمی ) را بر عقل و علوم باور دارد.‬ ‫ٔ‬ ‫ِ‬ ‫این روایت که بعد از 8631 توانست با فاصله گرفتن از قرائت اول دیدگاههای خود را مطرح کند، با تکیه بر برخی از آرای مرحوم مطهری در دورهٔ اول‬ ‫ِ‬ ‫و دومِ اندیشه ورزیاش، تالش دارد تا روایتی میانه رو و تسامح گرا و گفتگوگر از مرحوم مطهری نشان دهد که با خرافات، تعصبات و سخت گیری بی جا‬ ‫مخالف است.‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫این روایت از آرای مطهری، بعد از سال 8631 توسط دو جریان مذهبی در ایران تبلیغ میشد. با جریان سنتی ـ رفرم گرا و جریان روشنفکران مذهبی‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫درون حاکمیت ( یا حلقه کیان )، که البته این دو جریان علی رغم برخی اشتراکات در فهم از مبانی شناخت دین، در عین حال دارای اختالفاتی در نحوهٔ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ٔ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫برخورد با مبانی شناخت دین نیز میباشند.‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫به هر حال این دو روایت متفاوت از آرای مطهری در میان برخی از جریانات فکری ـ مذهبی وجود دارد که هر یک از این دو میبایست به سواالت‬ ‫ِ‬ ‫گوناگون پاسخ دهند.‬ ‫ِ‬ ‫باید توجه نمود که نقادی، آرای یک متفکر را در هر دورهای میتواند زنده و خالق نگه دارد، اما رسمی کردن آرای یک متفکر میتواند جنبههای مثبت‬ ‫ِ‬ ‫اندیشگی وی را به مُحاق ببرد. در این میانه آرای مرحوم مطهری کمتر موردِ نقادی قرار گرفته است.‬ ‫ِ‬ ‫ِ ِ ِ‬ ‫به نظر میرسد که جریان روشنفکری دینی درون حاکمیت که زمانی خود را با آرای مرحوم مطهری مَصون از التقاط میدانست، امروزه با درکهای‬ ‫ِ‬ ‫‪Print‬‬ ‫‪search‬‬ ‫‪Prev‬‬ ‫4‬ ‫‪Next‬‬ ‫‪Home‬‬ ‫‪Full‬‬ ‫‪Exit‬‬
  • 5. ‫ِ‬ ‫جدیدی از آرای وی و دکتر سروش و حتی شریعتی از برخی از آرای وی نیز روایت عقل گرا و تسامح گرا را باور دارند، اما در عین حال به برخی از دیدگاههای‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫مرحوم مطهری که روایت رسمی از مطهری است پاسخ نمیدهند.‬ ‫گرایش سنت خواه ـ عقلگرا ( سنتی ـ رفرمگرا ) که بعد از سال 8631 از جریان سنت گرا ( بنیادگرا ) فاصله گرفته و بر آرای مرحوم مطهری تکیه‬ ‫ٔ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ ٔ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ٔ‬ ‫ِ‬ ‫فراوان دارد، باید با نقادی آرای وی بر بسط اندیشه جریانات مذهبی که در چارچوب سنت و مدرنیته و روندِ تحوالت جامعه ما بر اساس تعارضات و تعامالت‬ ‫ِ‬ ‫این دو مَقوله با یکدیگر مبتنی است، به بسیاری از ابهامات حول محورِ سنت خواهی ـ عقل گرا پاسخ دهد. در این میانه شاید اولین قدم در راهِ پاسخگویی‬ ‫ِ‬ ‫ِ ِ‬ ‫ٔ ِ‬ ‫ِ‬ ‫ٔ‬ ‫ٔ‬ ‫ِ ٔ‬ ‫به این ابهامات، بحث رابطه عقل و نَقل ( وحی ) و رابطه آن با فرهنگ و فلسفه اسالمی در طی قرون در عرصه کالن نظری و اجتماعی و میزان حجت هر‬ ‫یک از تحوالت در رابطه با یکدیگر است، چرا که سنت خواهان عقل گرا ( سنتی ـ رفرم گرا ) همواره نوگرایان و نو اندیشان مذهبی را در موردِ عدمِ توجه‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫به فرهنگ و فلسفه اسالمی اعم از عرفان، فقه و فلسفه موردِ نکوهش قرار میدادند. در ادامه این تالش همچنین آنان باید پاسخ دهند که چگونه میتوان‬ ‫ٔ‬ ‫ٔ‬ ‫به آزادی عقیده معتقد بود، اما آزادی بیان را محدود کرد ؟ و شایستهتر است که آنان نظرات مرحوم مطهری را در موردِ مشروعیت و مقبولیت حکومت‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫از سوی مردم با حق مخصوص ( ویژه ) که ایشان برای قشرِ خاص معتقد است، توضیح دهند. بیگمان پاسخ به این ابهامات میتواند روشن کند که آنچه‬ ‫ِ‬ ‫را که مرحوم مطهری، التقاطی گری مینامید، آیا نوعی تعامل دین و علم و فلسفه با توجه به پارادایم مدرنیته نبود، همانطور که آرای مرحوم مطهری و‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫سنت خواهان عقل گرا نیز بر اساس رابطه دین با علم و فلسفه بر اساس پارادایم اندیشه فلسفی و علمی قبل از رنسانس بوده است ؟‬ ‫ِ‬ ‫ٔ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ ٔ‬ ‫ِ‬ ‫در این رابطه است که میتوان سوال کرد : آیا مفهومِ التقاط میتواند در قلمروِ اندیشه جایگاهِ تعیین کنندهای داشته باشد ؟ چرا که برداشتها و فهمها‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫متأثر از یکدیگرند، اگرچه در صورت قدرتمندی میتوانند حوزهٔ اندیشه را با حفظ غنا و توانمندی در برابرِ دیگر اندیشهها مشخص و عینی کنند.‬ ‫ِ ِ ِ‬ ‫ِ‬ ‫پاسخ به هر کدام از سواالت فوق از سوی گرایشاتی که خواهان طرح روایت عقل گرا ـ سنتخواه ( سنتی ـ رفرم گرا ) از مرحوم مطهری هستند، میتواند‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫به تعامل بین روشنفکران دینی و روحانیون یاری رساند. این تعامل میتواند بر حوزهٔ تفکرِ جریان روشنفکری دینی و حوزهٔ فکری جریانات مذهبی به طورِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ ِ‬ ‫‪Print‬‬ ‫‪search‬‬ ‫‪Prev‬‬ ‫5‬ ‫‪Next‬‬ ‫‪Home‬‬ ‫‪Full‬‬ ‫‪Exit‬‬
  • 6. ‫ِ‬ ‫ِ ِ‬ ‫کلی اثرِ مثبت بگذارد. و از طرفی کمکی است به میراث فکری مرحوم مطهری تا بتواند از زیرِ بارِ روایت رسمی و نقد ناپذیرِ خود رهایی یابد و همچنین‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ ِ ِ‬ ‫ثابت شود که آیا بنیان نظری فهم وی در تفسیرِ دین میتواند با ادعای روایت دوم از مرحوم مطهری که روایت رسمی نیست، همخوانی داشته باشد ؟‬ ‫‪Print‬‬ ‫‪search‬‬ ‫‪Prev‬‬ ‫6‬ ‫‪Next‬‬ ‫‪Home‬‬ ‫‪Full‬‬ ‫‪Exit‬‬
  • 7. ‫1. روزنامه رسالت ص 8 و 9 دین و آزادی‬ ‫ٔ‬ ‫مورخه 11/2/1831‬ ‫ٔ‬ ‫2. روزنامه رسالت ص 7 مورخه‬ ‫ٔ‬ ‫ٔ‬ ‫11/2/1831‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫3. کتاب نهضت یکصدساله روحانیت‬ ‫ٔ‬ ‫‪back‬‬ ‫‪Print‬‬ ‫‪search‬‬ ‫‪Prev‬‬ ‫7‬ ‫‪Next‬‬ ‫‪Home‬‬ ‫‪Full‬‬ ‫‪Exit‬‬